نور زمستانی 1963 (به انگلیسی: Winter Light) یک فیلم درام و محصول 1963 کشور سوئد, بوده و شما میتوانید برای دانلود فیلم نور زمستانی 1963 دوبله فارسی روی لینک هایی که برای دانلود در صفحه می بینید اقدام کنید. داستان فیلم به این صورت هست که کشمش و تقابل یک کشیش در شهری کوچک با سرنوشت خود..
این فیلم به کارگردانی Ingmar Bergman, ساخته شده است. برای دانلود مستقیم نور زمستانی 1963 یا دانلود دوبله فارسی فیلم Winter Light 1963 تنها کافیست کیفیت فیلم مورد نظر را انتخاب کرده و گزینه دانلود را بزنید. فیلم نامه این فیلم را Gunnar Björnstrand, Ingrid Thulin, Gunnel Lindblom, Max von Sydow, Allan Edwall, Kolbjörn Knudsen, Olof Thunberg, Elsa Ebbesen-Thornblad, Tor Borong, Bertha Sånnell, نوشته اند. همچنین اگر قصد دانلود نور زمستانی 1963 زیرنویس فارسی با کیفیت 480p را دارید روی کیفیت مورد نظر کلیک کنید.
بازیگران Gunnar Björnstrand, Ingrid Thulin, Gunnel Lindblom, Max von Sydow, Allan Edwall, Kolbjörn Knudsen, Olof Thunberg, Elsa Ebbesen-Thornblad, Tor Borong, Bertha Sånnell, در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند. نسخه های دیگری از این فیلم هم مانند دانلود فیلم سینمایی نور زمستانی 1963 دوبله فارسی در پینک فیلم موجود هستند و تنها کافیست بر روی گزینه دانلود فیلم نور زمستانی 1963 کلیک کنید. همچنین اگر قصد دانلود Winter Light 1963 720p را هم دارید پینک فیلم بهترین مکانی هست که میتوانید از آن برای دانلود فیلم استفاده نمایید.
این فیلم در ژانرهای درام, بوده و محصول کشور سوئد, هست. زبان اصلی فیلم نور زمستانی 1963 سوئدی, بوده ولی ما در پینک فیلم دانلود فیلم نور زمستانی 1963 دوبله فارسی را هم برای شما امکان پذیر کردیم. اگر قصد دانلود فیلم Winter Light 1963 را دارید باید این را هم اضافه کنیم که امتیار IMDB فیلم نور زمستانی 1963 8.0/10 از 10 می باشد.
کشمش و تقابل یک کشیش در شهری کوچک با سرنوشت خود.در یکشنبه ای زمستانی،کشیش یک کلیسای کوچک برای گروه کوچکی سخنرانی می کند در حالی که در سرماخوردگی و بحران در اعتقاداتش رنج می برد.پس از سخنرانی او به ماهیگیری که دچار اضطراب است مشاوره می دهد اما فقط از رابطه مشکل دارش با خدا صحبت می کند...
»توماس اریکسون« (بیورنستراند)، کشیش دهکده، حس مى کند پس از مرگ همسرش در پنج سال پیش، از خدا دور شده است. او هم راه جمعى مراسم عشاء ربانى را برگزار مى کند. پس از مراسم، زنى به نام »کارین« (لیندبلوم) از »توماس« مى خواهد که به شوهرش کمک کند، چون از شنیدن خبر احتمال حمله ى اتمى چینى ها دچار وحشت شده است. »توماس« مى پذیرد در حالى که کمک زیادى از او برنمى آید و بیشتر به پوچى خودش پى مى برد...
کشیش شهر کوچکی با ایمان خود مبارزه می کند.
نور زمستانی، فیلمی سوئدی به کارگردانی اینگمار برگمان است. در یکشنبه ای زمستانی، کشیش کلیسایی در یک دهکده برای گروه کوچکی سخنرانی می کند. پس از سخنرانی او به ماهیگیری که از نظر روحی در زندگی دچار اضطراب و وحشت شده است مشاوره میدهد اما…
یک کشیش سوئدی در کمک به یک زن عاشق و یک ماهی گیر افسرده شکست میخورد و ایمانش به خدا متزلزل میشود.
جهت دانلود فیلم Winter Light 1963 (نور زمستانی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
"اگر خدا نباشد، آیا واقعاً میتواند تأثیری داشته باشد؟ زندگی قابل توجیه میشود. چه تسلی. چه تسلیدهنده. در نتیجه گذشتن از زندگی بیرون میآید. متلاشی شدن جسم و روح. وحشیگری، افسردگی و وحشت - همه چیز واضح و سرراست خواهد بود. پایداری بی حد و حصر است، بنابراین نیازی به دلیل روشنی ندارد. هیچ سازنده ای وجود ندارد. هیچ نگهدارنده ای از زندگی وجود ندارد. بدون طراحی." «نور زمستانی»، یکی از بهترین مناقشهها برای شک و تردید، این است که کممشکلترین و غنیترین توضیح برای واقعیت ماست. قهرمان برگمن مانند تعداد زیادی از فیلمهای مختلفش، با توجه به اینکه چقدر خوب است که خدای مهربانی میتواند اجازه دهد وحشیگریهای جنگ و دیگری مهم او منتقل شود، با اعتماد به نفس دست و پنجه نرم میکند. برای این وضعیت، مرد یک وزیر است (گونار بیورنستراند) و استقبال از سؤالات او تا حدودی تعجب آور است. او با عذاب خم شده بیان می کند: «این انتظار گذرا را داشتم که همه چیز فریب، رویا و دروغ نباشد.
فیلم با انعکاس ویرانی عمیق، متمایز و آرام است در بسیاری از موارد. راهها: او کلیسایی تقریبا خالی را آموزش میدهد، صحنه سردتر زمان سال متروک و سرد است، و تصویر هولناک اعتماد کلیسا، اعدام را با زمزمه کردن «چه تصویر مضحکی» در نظر میگیرد. در پایان کمکی که او در آنجا آداب و رسوم را انجام می دهد، علی رغم احساس احتیاط نسبت به حضور خدا، پول نقد جمع آوری شده به حساب می آید و ما شاهد اشاره ای بی تکلف به این هستیم که دین تا حدودی یک تجارت و شغل است. بعداً او در یک جماعت با اعداد مبهم در یک نقطه پشتیبانی خواهد بود، یکی در نیمه تاریکی در طول روز باقی می ماند زیرا چراغ های الکتریکی پذیرفته شده اند که روح عشق را ناراحت کنند. آیا کسی تعجب می کند که جوانان از اعتماد به نفس فاصله می گیرند، شبیه به کودک 10 ساله ای که در مدرسه خالی ملاقات می کند؟
در سه بحث متوالی، درباره خدا، عشق، و گذشت، وزیر با امانتداری بیرحمانه و شجاعانه صحبت میکند و افرادی را که با آنها صحبت میکند خرد میکند، شاید به نوعی شبیه به وضعیت عمیق خودش باشد. ماکس فون سیدو مجبور است اولی را تحمل کند. شخصیت او احساس ترس وجودی از بمب هسته ای در اختیار چینی ها دارد و وزیر به سختی او را بهبود می بخشد. در واقع، او به سختی حرفی به میان میآورد، با این حال بیان ناراحتی فون سیدو به ما اجازه میدهد تا از تنش عمیقی که میگذرد آگاه شویم، و این برای او صحنه فوقالعادهای است. اینگرید تولین مجبور می شود دومی را تحمل کند. شخصیت او وزیر را میپرستد، اما منفرد است. او یک غیر فدایی است ("خدا هرگز به این دلیل که خدا وجود ندارد صحبت نکرده است. به همین سادگی است.")، و اساساً فکر خدای متعال را جایگزین وزیر کرده است، روشی که او دوست دارد. به او. مانند اعتماد کشیش به خدا، اعتماد او به وزیر به طرز تاسف باری از طریق رفتار او با او محاکمه می شود، و این یک برابری شگفت انگیز است. سومین بحث کسل کننده با خانم جوانی است که همسرش همه چیز را به پایان رسانده است، و رویکرد کشیش با ارائه آرامش واقعی به خانه بسیار فاصله دارد. او واقعاً فردی دوست داشتنی نیست، و ما می بینیم که تشدید خامی که در آن است برای اطرافیانش شبیه یک بیماری است.
برگمن علیرغم ارائه دیدگاهی دلسردکننده در مورد مذهب، راه ورودی را با یک کمال مبهم باز می گذارد. شش تن از جماعتی دیگر، انصراف خود مسیح توسط حامیانش، و مشکل خود او در مدیریت سکوت خدا را به پرسش "خدایا، خدای من، چرا از من غافل شدی؟" بر روی صلیب شاید این کار مشکلات خود را در زمینه قرار دهد، به او کمک کند تا کار را به خاطر بیاورد، و در او اعتراف به منفعت داشتن "کسی که به او وابسته باشد"، بدون توجه به اینکه همسر مرده او را راضی نمی کند، در او ایجاد کند. با این حال، من پیشرفت بیشتری در شخصیت تولین یافتم، که زیرکانه می گوید: "اگر هیچ کس جز ما نمی توانستیم احساس اطمینان واقعی داشته باشیم و جرات نشان دادن ظرافت به یکدیگر داشته باشیم. که در."
جهت دانلود فیلم Winter Light 1963 (نور زمستانی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
نور زمستانی، دومین فیلم از مجموعه سه تایی اینگمار برگمان درباره مشکل وجود در جهان بدون خدا، به تحقیق ارائه شده در اولین فیلم سه گانه، به طور مشابه، دلسردکننده، از میان شیشه ای مبهم، به ویژه موضوع حضور خدا بازمی گردد. . وسواس در مورد این سوال شخص راننده فیلم است، سوال گونار بیورنستراند وزیر، به نام مناسب توماس. بیورنستراند از طریق بررسی دقیق حضور خدا و اینکه آیا به طور اتفاقی وجود ندارد یا خیر، این توقع را که شخصیت او را در فیلم Winter Light Through a Glass Obscurely پشتیبانی می کرد، دور می اندازد، به ویژه اینکه "خدا بی پایان عشق است، خداست". نوازنده ارگ، فردریک بلوم (کلبیورن نادسن) به تصویر میکشد که چگونه این اعتماد اعتماد توماس را برای مدتی طولانی حمایت میکرد و با حمایت نیمه بهترش، او را تشویق میکرد تا در بخشهایش بهبودی سختی را انجام دهد. توماس خدای خود را در کنار او به تصویر میکشد، «در جهانی منظم که همه چیز معنا پیدا میکرد»، اما در حال حاضر، در جهانی پر از جدایی و غم از زمان مرگ همسرش گرفتار شده است، او بیپایان از آن خدا کمک میخواهد. او که از واکنش انکار میشود، هولناک خود را نسبت به آنچه که فیلم «سکوت خدا» مینامد، بر هر کسی که میخواهد تنظیم کند، میدهد، در نتیجه خود را به میزان قابل توجهی از اطرافیانش جدا میکند. جدایی توماس و دیگر شخصیتها از یکدیگر، از طریق فیلمبرداری سون نیکویست از عبادتگاههای پوسیده و صحنههای زمستانی نابارور، نشانهای از کلیسای پاکسازی که توماس در آن جایگاهی دارد، و گذرگاهی که خود را به آن محکوم کرده است، به بیرون منتقل میشود. از کمبود نیمه بهترش. با این حال، این نیز نشانه ای از جدایی بازیگران متواضع در فیلم Winter Light است، برای مثال، مارتا، معلم مدرسه بدگمان و متروک، که تلاش می کند توماس را متقاعد کند که او را گرامی بدارد، یا ماهی گیر ماکس فون سیدو، یوناس پرسون، که همسرش ( با بازی گانل لیندبلوم) نمی تواند به او کمک کند تا از ترس درگیری اتمی دور شود و توماس نیز نمی تواند. او آنقدر غرق در مشکلات خود است که در این مرحله چیزی جز مجبور کردن جوناس برای ایستادن با گوش دادن به او در مبارزه با این بدبختی ها، یا با تاکید خود، "جوش رانده" در مورد اهمیت اعتماد به نفس و عشق، مجبور به ایستادن جوناس بایستد. ناامیدانه ناتوانی توماس برای کمک به جوناس موضوعی را که در تمام طول نور زمستانی جریان دارد را کشف می کند، به ویژه اینکه افراد در زمانی که واقعاً به یکدیگر نیاز دارند کمک چندانی به یکدیگر نمی کنند. این موضوعی است که از طریق اخراج توماس از ستایش مرتا به او و از طریق ناتوانی او در ارائه آرامش به همسر جوناس در پی خودباختگی شوهرش، منتقل می شود. با این وجود، در برداشتهای سکستون، آلگوت فرویک (با بازی آلن ادوال) قویترین بیان میشود که توجه اناجیل نباید معطوف به ماندگاری واقعی عیسی باشد، بلکه به احساس او احتمالاً هنگام دستگیری و دستگیری او میپردازد. هر یک از پیروانش او را ترک کردند و بعداً روی صلیب، زمانی که فکر کرد پدرش او را نادیده گرفته است. آلگوت می پذیرد که احساس تسلیم شدن عیسی احتمالاً "بسیار دردناک" بوده است و به اندازه آسیبی که به دلیل عدم کمک به یوناس وارد کرده است، به توماس باز می گردد. این هدف دیگری را در توماس برمی انگیزد. در پایان فیلم، با وجود اینکه مارتا شرکتکننده اصلی است، او تصمیم میگیرد که یک کلیسای کوچک برگزار کند. منطق توماس با انتقال تسلیم شده و در عین حال قطعی او از درخواست "مقدس، آسمانی، مقدس" آشکار می شود. برای انجام مسئولیت خود به عنوان وزیر، در مجموع، انجام کاری را که برگمان یک وظیفه اساسی می داند، یعنی «برگزاری اشتراک خود»، «بدون توجه به آنچه در زندگی برای شما می آید» انجام دهد. برای تمام هدف جدید توماس، Winter Light بدون هیچ چیز به پایان می رسد. مشخص نیست که آیا اعتماد توماس دوباره برقرار شده است یا خیر، آیا او از این مرحله به بعد به عنوان وزیر بهبود خواهد یافت، آیا از قطع ارتباط خود خارج خواهد شد یا اینکه چگونه رابطه خود را با مرتا تعیین خواهد کرد. صرف نظر از این، او نتایج وحشتناکی را دیده است که کمبودهای خود می تواند داشته باشد، او برای مراقبت از آنها برنامه ریزی کرده است و با دنبال کردن داستان های خود و سایر شخصیت ها، تماشاگر متوجه شده است که جهان نور زمستانی چه نوع نقطه ای است. این دنیایی پر از درد و رنج است که ساکنان آن عموماً از یکدیگر دور شدهاند، و داستان اصلاح آن چیزی است که برگمن آن را بسیار دور از محدوده نور زمستانی کاملاً شخصی ارزیابی میکند.
جهت دانلود فیلم Winter Light 1963 (نور زمستانی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
یک زنگ جماعت، فضا را با همان انعکاس بیاطمینانی ویرانگر در پرداختن به اعتماد به نفس فرد، مصرف میکند. نحوه طنین انداز صدا در هوا حاکی از ضربه ضعیف ایده ای است که فرد نمی تواند آن را از مغز خود تخلیه کند. در نقطهای که این باور اعتمادی را که قول دادهاید تضمین و اجرا کنید زیر سوال میبرد، تقریباً ویرانگر است. این مشکل دقیقاً همان چیزی است که اینگمار برگمن در فیلم Winter Light نور زمستانی خود در سال 1963 ارائه می کند. گونار بیورنستراند در نقش توماس اریکسون، وزیر متواضع جامعه در دردسرهای اضطراری اعتماد به نفس، و اینگرید تولین به عنوان معلمی که آماده است در ازای خدا در زندگی توماس، پرستش خود را جایگزین کند. در فیلم Winter Lightی عمیقاً تکان دهنده و قوی، نور زمستان تنها یکی از بازنمایی های بزرگ در آثار برگمان است که او را به عنوان هیولای فیلمسازی که هست نشان می دهد.
در یک روز سرد، در هسته زمستان، وزیر توماس اریکسون به تدریس یک کلیسای تقریبا خالی پایان می دهد. یکی از افراد این مجموعه که مطمئناً پیوسته در آن شرکت خواهد کرد، معلم مرتا لوندبرگ است. مارتا شیفته توماس است، با این حال دو سال قبل از بین رفتن دیگری، او را برای گرامی داشتن شخص دیگری ناتوان کرده است و او را نیز در وضعیت سختی نسبت به خدا رها کرده است. علاوه بر این، کارین پرسون (گانل لیندبلوم) و جوناس پرسون (مکس فون سیدو) در میان شرکت کنندگان هستند. کارین به جستجوی توماس میپردازد تا به فرد مهم خود که اخیراً پس از کشف اینکه چین ظرفیت بمب هستهای دارد، درگیر یک وضعیت اضطراری وجودی شده است، راهنمایی کند. کارین برای تسهیل ناراحتی شوهرش از کوره در رفته و از توماس می خواهد که اعتماد جوناس به خدا را مجدداً شارژ کند و او را از خود تخریبی که در حال بررسی است دور کند. نکته غم انگیزی که توماس می تواند از طریق آن ببیند، عدم اطمینان خود و قطع رابطه اش با مذهب است. جوناس با تشخیص این عدم اعتماد به نفس، توماس را با تنش بیشتری نسبت به او رها می کند. سنگینی عدم اطمینان توماس را که قرار است رئیس جماعت باشد، به جایی میبرد که در حال بررسی سرنوشت نهایی علایق مذهبی خود با کسانی است که متهم به همگامی با کلیسا هستند.
Winter Light فیلمی بود که برایش آماده نبودم. اینگمار برگمن بیش از دوازده اثر هنری به نام خود دارد، با این حال این یکی از مواردی نبود که من در آن گردهمایی در مورد آن می دانستم. واضح است که نور زمستانی بهعنوان قطعهای از سه مجموعه سختگیرانه برگمان، فیلمهایی که در آنها رابطه انسان با خدا را مدیریت میکند، برجسته میشود. صحنه وحشتناک بیثمر فصل سردتر سال بیرون، در داخل جماعت طنینانداز میشود، زیرا بدنهایی که صندلیها را مرتب میکنند، با چهرههای دیوانه، خسته و بیعلاقه به اجتماع جمعآوری شدهاند. مانع شدن برگمن خارق العاده است، به طور مکرر به وزیر مشکل دار خود که در ورودی ها باقی مانده بود، تیراندازی می کند، همان طور که او به خاطر اعتماد به زندگی خود در صخره باقی می ماند. برای فدائیان، خداوند منظره ای خوشایند است، تکمیل اندیشه ای که انسان را بدون توجه به چگونگی، سرشار از اعتماد و عقل می کند.
تصویرهای زیادی در مسیحیت در مورد دست ها وجود دارد. دستهای انسان باید آنگونه که غالباً به آن اشاره میشود، ساختهشده توسط مسیح، بهویژه در مورد یوسف (همسر مریم، مادر عیسی) و دعوت او بهعنوان یک نجاری انجام شود. علاوه بر این، در نور زمستانی، دست ها نقطه کانونی دوربین برگمن در تمام طول فیلم هستند. این دستهای مرتا است که با جوشهایی که توماس را بسیار آزار میدهد از بین رفته است، او از او طفره میرود. با نزدیک شدن به این روز، دستان توماس می لرزند و می لرزند، مانند اینکه اعتماد به نفس او به حدی متزلزل شده است که مطمئن است هیچ کس به اجتماعات ایمانی در اجتماع رو به زوالش نخواهد رفت، بنابراین نیازی به اجرای عشای ربانی ندارد. هر بار که دست های توماس با خدا ارتباط برقرار می کند، او نمی تواند تعهد خود را انجام دهد. وقتی توماس در تلاش برای کارگردانی جوناس است، ظاهراً دست های توماس می لرزد. علاوه بر این، دستهای او چنان میلرزند که نمیتواند نامهای را که مرتا از او فرستاده بود، پس از مطالعه ماده ناگوار آن، در پاکت قرار دهد. نورافکن هدفمند روی دستها همچنان روشن میشود که ما دستهای مرتا را میبینیم که او اشکهای ناامیدی را که از چشمان توماس میریزد خشک میکند. حمل چنین تصاویر سختگیرانهای به فیلمی که محدودیتهای اعتماد به نفس را زیر سوال میبرد، نه تنها توانایی اجرایی ذهنی اینگمار برگمن را نشان میدهد، بلکه ظرافت او را نسبت به موضوعی که مورد سؤال قرار میدهد نیز آشکار میکند. نور زمستانی یک نگاه عمدی زیبا به احتمالاً بزرگترین تحقیق در زندگی توسط فرد ایدهآل برای استفاده از دوربین خود برای جستجوی پاسخ است.
جهت دانلود فیلم Winter Light 1963 (نور زمستانی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
نور زمستان فیلم اینگمار برگمان است که وزیر پرسشگری به نام توماس را بازگو می کند. در سرتاسر فیلم، میتوان به پرسشهای او در رابطه با دین و تأثیر این پرسشها بر افراد مختلف توجه کرد. به طرز عجیبی، اینگمار برگمان با پدرش که کشیش جماعت بود، رابطه پیچیده ای داشت. پس از آن، به نظر می رسد که برگمن ارتباط گیج کننده خود با پدر را به جدال با دین و خدا تغییر داد. این بررسی فیلم عواملی را که توماس حضور خدا را زیر سوال برد و دلیل میکند که هر مردی باید به تنهایی و بدون فشار بیرونی به این اطمینان برسد را به صفر میرساند.
فیلم با وزیری توماس آغاز میشود. که در جماعت خدمت می کرد. شروع فصل سردتر سال نور از هم اکنون نکاتی را در مورد موضوع اصلی فیلم می دهد. به ویژه، در طول کمک در جماعت، افراد خاصی نمیتوانستند اهمیتی به اتفاقی که در آنجا میافتد نداشته باشند: نوازنده ارگ مدام منحرف میشد و او یا خمیازه میکشید یا مراقب بود. مرد دیگری بیش از حد مشغول شمردن هدایا بود. با نشان دادن این دو مرد، برگمن باید این نکته را بیان کند که جماعت قبلاً اهمیت مقدس خود را از دست داده است و او میپرسد که آیا خدا در این مکان است یا خیر.
همانطور که فیلم ادامه مییابد، میتوان دید برگمان چگونه است. پیوسته تلاش می کند عشق را با دین مرتبط کند. به عنوان مثال، توماس با شادی به خانم هایی که او را می پرستید، می چسباند. در هر صورت، وقتی او از دنیا رفت، به نظر می رسد که او اهمیت زندگی خود را از دست داده است. او به مارتا گفت که با دیگر مهم خود نیز ارتباط برقرار کرده است. به نظر می رسد که محبت میان توماس و نیمه بهترش به او اجازه داد تا وزیر باشد و به دیگران کمک کند. او این گزینه را داشت که فردی متفکر باشد که افراد فراگیر را گرامی می دارد. در هر صورت، به دلیل از بین رفتن همسایهاش، برای او بسیار سختتر بود که همسایه را گرامی بدارد و یک مرد انتقال دهنده باشد. به این ترتیب او به عنوان وزیر ظرفیت کمک به مردمی را که در شرایط سخت قرار داشتند از دست داد. برای مثال، یکی از افراد جماعت، جوناس، در مورد احتمال جنگ استرس داشت. نیمه بهتر او، کارین، به او نیاز داشت تا در مورد نگرانی هایش با وزیر صحبت کند. علیرغم اینکه جوناس با وزیر صحبت کرد، کمکی به او نکرد، بنابراین او به همه چیز پایان داد. این مدل نشان می دهد که توماس دیگر نمی تواند به افراد کمک کند. به عنوان وزیر، او نتوانست کلمات مناسبی را که ممکن است به جوناس کمک کند، بیابد.
شاید اساس موضوع خیلی بیشتر از این باشد. شاید وزیر بودن سرنوشت توماس نبود و این همان مؤلفه ای بود که او را بر خلاف مرگ نیمه بهترش، دین را زیر سوال برد. به نظر میرسد که این مشاجره بسیار مهم است، زیرا او به مارتا اطلاع داد که عموم مردمش معتقد بودند که او باید به یک وزیر تبدیل شود. در مجموع، وزیر بودن خواسته پدر و مادرش بود و او کسی نبود که این انتخاب را دنبال کند. شاید به همین دلیل است که او در مقام وزیر شدن وسوسه نمی کند و دیگران، از جمله جوناس، اعتقاد کمی به او دارند. در واقع، حتی مارتا، کسی که او را گرامی داشت، در نامه خود اعتراف کرد که هرگز به دین او ایمان نداشته است. وقتی این صحنه ها را تماشا می کردم، فهمیدم که هر مردی باید به تنهایی و بدون فشار بیرونی به اعتماد به نفس برسد. برای این وضعیت، فقط آن مرد به یک مؤمن واقعی تبدیل میشود.
اگرچه توماس به دلیل ساکت بودنش حضور خدا را زیر سوال برد، میتوان ادعا کرد که آلگوت تا حدودی به وزیر در حل اضطرارش کمک کرده است. . زمانی که آلگوت با توماس صحبت کرد، شروع به ارائه دیدگاه خود در مورد ماندگاری عیسی کرد. آلگوت می پذیرد که افراد در مورد دوام واقعی عیسی قضاوت اشتباهی می کنند. این به این دلیل است که تشدید واقعی، که منحصراً برای چند ساعت دوام آورد، دیدگاه اساسی نبود که عیسی را وادار به تحمل کرد، بلکه سکوت خدا بود که به شرایط واکنش نشان نداد. در هر صورت، عیسی هیچ تصمیم دیگری نداشت جز اینکه بپذیرد و این همان کاری است که هر شخص دیگری نیز به آن واگذار می شود. زمانی که توماس تفکر آلگوت را شنید، تصمیم می گیرد کمک را در جماعت آغاز کند، جایی که او اظهار می دارد که همه چیز در زمین مملو از شکوه و عظمت خداوند است. متعاقباً، علیرغم سکوت خدا، توماس با کمک در جماعت، بسیار شبیه به اعتقاد عیسی مسیح ادامه داد.
احتمالاً در صحنه پایانی، زمانی که توماس تصمیم میگیرد کمک را شروع کند، اینگمار برگمان تلاش میکند تا به او بگوید. که تمام مسائل مربوط به اعتماد به نفس یا دین در مجموع در نیروی خود انسان است. نگهبانان کشیش مطمئن بودند که او باید به وزیر تبدیل شود. شاید با توجه به این واقعیت که وزیر بودن کاملاً انتخاب خودش نبود، توماس یک وضعیت اضطراری داشت و شروع به بررسی دقیق حضور خدا کرد. با این حال، در پایان فیلم، توماس به انتخاب خودش رضایت داد وقتی آلگوت متوجه شد که آیا آنها باید مدیریت داشته باشند، زیرا افراد نیامدند. توماس به این نتیجه می رسد که بدون توجه به سکوت خدا کمک را آغاز می کند و شاید این راهی است که او به تنهایی به اعتماد به نفس رسیده است.
جهت دانلود فیلم Winter Light 1963 (نور زمستانی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
این کشور سوئد در سال 1962 است. در خارج، در تاریکی و نسیم سرد نور زمستان، رادیو بینشی را در مورد به روزترین گسترش دیوانگی جهان دارد: اخبار دولتی چین اعلام کرده است که آنها در حال حاضر بمب را در اختیار دارند و با فرض استفاده از آن استفاده خواهند کرد. هر کسی سعی می کند به دنبال آنها برود. این خبر تبدیل به نی شده است که کمر شتر را برای مردی در گله ویکار توماس اریکسون شکست. در حالی که وزیر بزرگ عجله خود را قبل از تقدیم مشارکت بدن و خون مسیح بیان می کند، یوناس پرسون و دیگر مهم او کارین می آیند تا ویفر و شراب خود را ببرند.
جوناس عمیقاً از آنچه در حال رخ دادن است دلسرد شده است. در این سیاره جوناس نمی تواند شک کند که خدا به نابودی کاملاً قابل تصور بشریت توسط خود آنها اهمیتی نمی دهد. شاید جوناس متوجه شده باشد که وقتی التماس می کند، با خودش صحبت می کند. شاید جوناس در مغزش کجرویی مرکب داشته باشد که او را نسبت به مخمصهی بشر حساستر از دیگران میکند. صرف نظر از این، جوناس رفتار عجیبی داشته است و میخواهد با کسی صحبت کند که بتواند او را با عشق به مسیح یا کارین، نیمه بهتر او، دلداری دهد. پس از پایان گردهمایی جامعه، کارین از وزیر اریکسون درخواست می کند که با جوناس صحبت کند.
توماس به طور استثنایی در مورد موقعیت خود در این سیاره نامشخص است. توماس نیز مانند جوناس در حال حاضر اعتماد به نفس خود را از دست داده است. او به مسیح مضحک و عذابکش در جمع جمعیتش نگاه میکند و از دیوانگی که این تصویر عجیب در حال حاضر از او استنباط میکند میلرزد. توماس از او میپرسد که چرا خدا هرگز او را مورد خطاب قرار نداده است.
مارتا با توماس صحبت میکند، در برخی مواقع بسیار بیشتر از نیاز توماس به او. او توماس را گرامی می دارد. با این حال مرتا یک جانباز نیست. در هر صورت، مارتا معتقد است که توماس باید او را بپرستد، نه اینکه صرفاً با او آمیزش داشته باشد. او در او مردی می یابد که قابل اعتماد است. توماس نمی تواند ستایش او را برگرداند. مانند مذهب او، برای او عاشقانه واقعی فقط یک بار به وجود می آید. به این ترتیب، او نمی تواند از نیمه بهتر خود عبور کند، علیرغم این واقعیت که شخص مهم او مدت زیادی است که مرده است. او می تواند با مارتا دراز بکشد و برای مدت طولانی به موفقیت رسیده است. با این حال او نمی تواند او را گرامی بدارد.
«نور زمستانی» پس از «از میان شیشه ای تاریک» به عنوان دومین ارزیابی انعکاسی و اگزیستانسیالیستی برگمان از اهمیت در زندگی روزمره است. این فیلمی است در مورد پرستش و چگونگی پیوند عشق با خدا و اینکه با فرض اینکه خدا ساکت است، این ممکن است نشانه ای از مرده بودن خدا باشد. مارتا به وضوح برای محبت مجهز است. کارین هم همینطور سوال این است که "چرا جوناس و توماس نمی توانند آنچه را که جلوی چشمانشان است ببینند؟" به چه دلیل این مردان با احترام و آگاهی اخلاقی از عشق و زندگی فاصله می گیرند؟ آیا این مسئله این است که برای مدت طولانی آنقدر روی بیعیب بودن جنگلهای پشتی متمرکز شدهاند که دیگر نمیتوانند درختان را جلوی صورتشان ببینند؟
در پایان فیلم، یکی از اعضای کلیسایی سرراست که مدتهاست آسیب جدی دیده است، نزد وزیر بزرگ میآید و از او یک تحقیق مذهبی، یک مسئله اعتماد، و یک تحقیق در مورد او را مطرح میکند. عیسی:
آلگوت فروویک، سکستون: شور و شوق مسیح، بدبختی او... آیا نمی گویید تاکید بر ماندگاری او کاملاً بی اساس است؟
توماس اریکسون، وزیر: منظور شما می تواند کمی واضح تر باشد.
آلگوت فروویک، سکستون: این تاکید بر عذاب واقعی. نمی توانست آنقدر وحشتناک باشد. ممکن است از نظر من پرمدعا به نظر برسد - با این حال به شیوه متواضعانه خود، من به اندازه عیسی عذاب واقعی را تحمل کرده ام. همچنین شکنجه های او تا حدودی کوتاه بود. با تحمل حدود چهار ساعت، من انباشته؟ من احساس می کنم که او در سطح دیگری بسیار تاسف بارتر شکنجه شده است. شاید من موضوع را از دست داده ام. با این حال، به سادگی گتسمانی را در نظر بگیرید، معاون. شاگردان مسیح سری تکان دادند. آنها اهمیت آخرین شام یا هیچ چیز دیگری را درک نکرده بودند. چه این که وقتی کارگران قانون حاضر شدند، پیاده شدند. همچنین پیتر او را تکذیب کرد. مسیح فداییان خود را برای مدت بسیار طولانی می شناخت. آنها به ترتیب در هر روز هفته زندگی می کردند - با این حال آنها هرگز به آنچه او اشاره می کرد نمی رسیدند. آنها او را ترک کردند، از جمله همه افراد. علاوه بر این، او اجازه داده شد. احتمالا سخت بوده درک اینکه هیچ کس آن را دریافت نمی کند. رها شدن وقتی واقعاً میخواهید به کسی وابسته باشید - این باید به شدت دشوار باشد. هرچه باشد، تاسف بارتر در راه بود. زمانی که عیسی به صلیب میخکوب شد - و در آنجا در شکنجه تعادل برقرار کرد - فریاد زد: "خدایا، خدای من!" "چرا از من غافل شدی؟" تا جایی که ممکن بود واضح فریاد زد. او احساس می کرد که پدر بزرگش او را ترک کرده است. او قبول کرد که همه چیزهایی که در هر مقطعی آموزش داده بود آشکارا نادرست بود. دقایقی قبل که او سطل را لگد زد، عدم اطمینان مسیح را فرا گرفت. مطمئناً این احتمالاً قابل توجه ترین مشکل او بوده است؟ سکوت خدا.
توماس اریکسون، وزیر: بله...
"من فکر می کنم فقط یک عکس ساخته ام که واقعاً دوستش دارم، و آن نور زمستانی است. همه چیز دقیقاً است. همانطور که نیاز داشتم آن را در هر ثانیه از این تصویر داشته باشم." اینگمار برگمان
نور زمستانی را ببینید. آن را دریافت کنید، با فرض اینکه نیاز دارید؛ با این حال آن را ببینید.
جهت دانلود فیلم Winter Light 1963 (نور زمستانی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
نور زمستانی یکی از فیلمهایی است که در سال 1963 توسط اینگمار برگمان، کارگردان سینمای سوئدی عرضه شد. برگمن فیلم های سخت گیرانه ای پخش کرد، به ویژه در مورد رابطه انسان با خدا و چند بار برای اسکار نامگذاری شد. در این فیلم، برگمن نبردهای فردی توماس، وزیر یک کلیسای معترض نزدیک را نشان می دهد. توماس در تمام طول فیلم نگران رابطه نامطلوب خود با خدا، اعتماد به نفس انحرافی و زندگی پیش پا افتاده است. او میداند که همه چیز درست پس از از دست دادن همسر مهمش از بین رفت. نیمه بهتر او، همانطور که متوجه شد، اهمیتی شگفت انگیز و سرچشمه اعتماد به نفس او بود. توماس در واقع طرفدار مهم خود را گرامی میدارد و نمیتواند مارتا، معلمی را که برای توماس غمگین شده بود، همراهی کند. در این فیلم، اینگمار برگمان از استراتژیها و ابزارهای مختلفی استفاده میکند تا آنطور که انتظار میرود، فیلم فوقالعاده برای جمعیت سنگین باشد. سوژه با کنتراست بالا، عدم وجود موسیقی، عدم تناظر، سایه های سرد، سبک های شدید و طاقت فرسا شخصیت های اصلی و استفاده پویا از سایه ها، برنامه برگمن را به صفر رسانده است. به غیر از این تعداد زیاد بخشهای فیلم، شاید بخواهم بیشتر در مورد اینکه تصاویر شخصیتها برای وضعیت ذهنی جمعیت و تشخیص آنها معنی دارند، توضیح دهم. منظورم از تصاویر شخصیتها، لباسها، مدلهای مو، و حالات صورت آنهاست.
من احساس میکنم که برگمن به طور موثری لباس شخصیتهای اصلی فیلمش مانند توماس وزیر، مارتا، آقای و خانم پرسون و یک فرد مسن. هر یک از شخصیت ها رنگ های کسل کننده ای به تن دارند. این را باید از یکی از بخشهای فیلم، جایی که افراد در دولت یکشنبه از دست وزیر آب میدهند، قابل مشاهده است. از آنجایی که فصل سردتر از سال است، شخصیتها لباسهای عجیب و غریب بزرگی به تن میکنند، برای مثال، کفنهای کسلکننده و کتهای بارانی. مردان لباسهای کسلکننده و خانمها کلاه میپوشند، که باعث میشود لباسهایشان بیادب و در کمال تعجب خستهکننده به نظر برسند، همه چیز در مورد وضعیت ذهنی فیلم: پلان اولیه و سطح بافت، طرح کلی مستقیم و رنگهای گنگ. تزیینات مانند گونی، روسری، کلاه و کراوات علاوه بر این در تیره و تاریکی بودند.
یک عنصر بصری مهم دیگر، ظاهر هر فرد است. نگاه آنها علایق، مسائل، خواستهها و دیدگاههایشان را نسبت به دین آشکار میکند. توماس، فرد بنیادی، نگاهی ناامید دارد و او را فردی فرسوده، ناتوان و دلسرد به تصویر میکشد. آقای پرسون قیافه غمگینی دارد و مشخص است که تنش دارد. او از افراد چینی می ترسد و باید خودکشی کند. بنابراین، نیمه بهتر او، با توجه به این که او نگران وضعیت ناگوار خود است، انتظار دارد که روحانی به دیگری کمک کند. او ظاهری بسیار بدبخت اما مشخص تر دارد. بنابراین، مارتا، نگاهی دیوانه وار دارد. علیرغم این واقعیت که او به وزیر نگاه می کند، کتاب مقدس را مطالعه می کند و به مزایای یکشنبه می رود، نگاهش به من نشان می دهد که او به هیچ وجه علاقه ای به دین ندارد. در همه جا گفته می شود که او با تمام اتفاقاتی که در زندگی خودش می افتد اشتباه می شود. در نهایت، سالمندی که با لمس بچه به جماعت آمده، سنگین ترین قیافه را دارد. او تقریباً در حین کمک گریه می کند. او خیلی دعا می کند و من می بینم که به احتمال زیاد او یا اعضای خانواده اش چند گناه داشته اند و سعی می کنند خودشان را آزاد کنند.
به طور کلی، نور زمستان فیلمی انجماد و سنگین است. اینگمار برگمن توانست با موفقیت برای شخصیت هایش تصاویری بسازد تا چنین وضعیت ذهنی سنگین فیلم را ترسیم کند. لباسها برای آن بازه زمانی قابل اجرا هستند و با شیوه زندگی افراد مرتبط هستند. تصاویر آنها دقیقاً وضعیت آنها را نشان می دهد. ظاهر شخصیت ها در بیشتر موارد منفی بود و از ابتدا تا پایان فیلم ثابت بودند. چنین ترتیبی به سازنده کمک کرد تا حالت ذهنی منفی برای نور زمستانی ایجاد کند. این شبیه یک جانشینی مستقیم است: نگاه شخصیتها بر طرز فکر شخصیتها تأثیر میگذارد و خلق و خوی آنها، به نظر من، خلق و خوی کل فیلم را میسازد.
نور زمستانی عمدتاً حاوی بدبختی و وحشیگری است. دقیقه و تماشای نور زمستانی برای من واقعاً لذت بخش نبود. در هر صورت من متوجه شدم که سازنده نور زمستانی را برای سرگرمی نساخته است. این هر چیزی است جز یک فیلم استاندارد که جمعیت زیادی دارد، خانه صنعتگری است. نور زمستانی می تواند عجیب و غریب باشد و برای افراد خاصی به سختی قابل توجیه است. پس از آن، Winter Light برای گردهمایی های خاص در نظر گرفته شد. برگمن، باید نشان دهد که چگونه افراد به طور کلی درستی و کیفیت گمراهکننده فعالیتهای خود را به چالش میکشند، وقتی که اعتماد به نفس و اهمیت زندگی را رها میکنند چه احساسی دارند. مطمئن نیستم نور زمستانی را برای دیگران تجویز کنم یا نه. امتیاز دادن به آن سخت است اما یک چیز واضح است، نور زمستانی به شدت خصوصی است و می تواند با قلب مردم تماس بگیرد.
جهت دانلود فیلم Winter Light 1963 (نور زمستانی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
داستان از آنجایی شروع می شود که توماس اریکسون، وزیر یک کلیسای کوچک سوئدی، دولت استاندارد یکشنبه خود را برای جمع آوری کمی از متولیان امر انجام می دهد. پس از کمک، یک زوج جوان، کارین و جوناس پرسون، با درخواستی برای کمک به جوناس برای غلبه بر وضعیت اضطراری وجودی خود، به توماس نزدیک می شوند. در حالی که چنین درخواستی قطعاً یک اتفاق غیرمعمول در کلیسای کوچک نیست، توماس در واقع از متقاعد کردن جوناس برای پایان دادن به همه چیز ناامید می شود. در همین حین، مارتا لوندبرگ، یکی دیگر از اعضای جماعت، محبت خود را به توماس اعتراف می کند، اما از آنجا که عشق عادل کشیش، همسر درگذشته او است، اخراج می شود. فیلم با بحث در مورد سکستون، آلگوت، با توماس درباره اشتیاق مسیح به پایان می رسد. من متوجه شدم که Winter Light تصویری هوشمندانه از یک مرد سختگیر ارائه می دهد که در مورد اعتماد به نفس خود سؤالاتی دارد. چگونه ممکن است کسی مانند یک وزیر حتی حضور خدا را جویا شود؟ با به صفر رساندن نقص انسان، مشابه آنچه در شخصیت توماس آشکار است، رئیس پیام کلیدی را منتقل می کند - هر کسی می تواند خدا را ردیابی کند، با این فرض که واقعاً به خدا اعتماد دارد، علی رغم هر پایداری که به آن وابسته بوده است. همانطور که در فیلم Winter Light معرفی شد، توماس چند فاجعه را تجربه می کند - بیماری خود، در گذشت یکی دیگر از مهماتش، و سکوت خدایش. درهم تنیدگی این دشواری ها باعث ایجاد سؤالات محکم با توجه به اعتماد کشیش می شود. خدا به درخواست های توماس به بهشت پاسخ نمی دهد، اما عزیزان او را از بین می برد و او را در کلیسایی نیمه پر بیمار می گذارد. قطعاً چنین شرایطی فقط باعث تشدید بی نظمی او می شود و او را وادار می کند تا اعتقادات خود را دوباره ارزیابی کند. آیا خدا در صورت عدم پاسخگویی به درخواست های توماس وجود دارد؟ وزیر که مملو از ناامیدی است، سپس تصویری از یک مسیحی وحشتناک را به تصویر می کشد. او متوقف می شود یا حتی هرگز شروع به تلاش برای دیدن راه بازگشت خود نمی کند. این در رابطه او با همراهش مارتا مشخص است. توماس عشق مارتا را رد می کند - نه به شیوه ای ملایم، بلکه او واقعاً از او ناراحت است. چیدمان بثورات او به او کمک می کند تا صدماتی که عیسی مسیح در هنگام اعدام خود داشت را به خاطر بیاورد. عشق عمیق او به او ظاهراً او را به مسیحی ترجیحی نسبت به توماس تبدیل می کند. اصولا توماس به مارتا حسادت می کند و دو سه پرس و جو در مغزش برق می زند. به چه دلیل او چشمانداز بیشتری برای انجام کارهای مفید پیدا میکند، در حالی که به هیچ وجه ایمان به خدا ندارد؟ پس آیا واقعاً خدا وجود دارد به این صورت که او در برابر من، وزیر، ساکت باشد؟ با این وجود، چیزی که توماس نمی بیند این است که بیش از حد حول گذشته خود متمرکز شده است. سوالات او باعث شد که او برخلاف فعالیت های گذشته خود عمل کند. به یک معنا تبدیل به وزیری بی دست و پا می شود. "همسایه خود را مانند خود دوست بدار" (نقشه 12:30-31). - رفتار بی ادبانه توماس در قبال مارتا مصداق اصلی اعمال بی خدایی او نیست. نحوه حمایت او از جوناس، پدر چهار جوان و همسر یک همسر باردار، بدون شک نقطه مشخصی از اعتماد به نفس توماس است. وزیر تلاش نمیکند تا اوضاع را تغییر دهد - او جوناس را متقاعد نمیکند که دست به زندگی خود نزند. در شرایطی که همه چیز برابر است، او تصمیم میگیرد به یوناس بگوید که خدا وجود ندارد. عجیب است که Winter Light به روشی بسیار ساده گرفته شده است و توسعه دوربین به یک پایه کاهش یافته است. این کار تمام شد تا تمرکز بیننده کاملاً روی شخصیتها و شخصیتهایشان و باورهایشان متمرکز شود. استفاده از این استراتژی به ناظران این امکان را داد تا ببینند که چگونه رهبران کلیسا به طور کلی واقعاً با اعتماد آنها به مسیحیت مرتبط نیستند. شاید حوادث زندگی خودشان، بسیار شبیه حوادث توماس، مسائل وجودی و بی تفاوتی را به وجود آورد. تصور دیگری که به دلیل نماهای نزدیک به آن دست یافتنی شد، این است که توماس هرگز در تمام طول فیلم پوزخند نزد. به هر حال، من احساس میکنم که این نشان میدهد که توماس از دیدگاه مشکوک فعلی خود راضی نیست. با در نظر گرفتن سطح حوادث او، ممکن است دلسرد شده باشد. این می تواند بی میلی او را نسبت به تلاش برای بازیابی اعتمادش معنا کند، که توماس، وزیر سوئد پس از جنگ را به فردی جذاب تبدیل می کند. به هر حال، من مناسبتهای فیلم را عمیقاً قابل تصور میدانم، زیرا احساس میکنم که رفاه یک فرد تأثیر فوقالعادهای در اعتماد به نفس آنها دارد. با این وجود، آخرین صحنه روشن میکند که توماس به طور مؤثر سؤالات خود را شکست میدهد و اعتماد به نفس خود را بازیابی میکند. سکستون به توماس کمک می کند تا به یاد بیاورد که عیسی مسیح در هنگام اعدام چگونه تحمل کرد. او فریاد زد، کمک خواست، از خدا خواست که او را از تشدید نجات دهد - اما خدا ساکت بود. فقط مدتی بعد بدون عیسی بود و قلمرو بهشت را قرار داد. بنابراین، توماس در نهایت پاسخ مورد انتظار خود را دنبال می کند - اعتماد به نفس او باید بیشتر از رنج هایش برای ردیابی مسیر بازگشت به خدا باشد. به طور خلاصه، Winter Light یک فیلم عمیقا خصوصی است. قبول دارم که میتوان ترجمهای کاملاً غیرمنتظره از توماس و فعالیتهایش را ردیابی کرد، و این ترجمهها غیرمنتظره نیستند. نور زمستانی نه آگنوستیکیسم را پیش می برد و نه اعتبار بیشتری برای مسیحیت قائل است. اگر همه چیز برابر باشد، سفر وزیری را نشان میدهد که اعتمادش را از دست میدهد، اما فکر میکند که دوباره شیفتهاش شده است - عشق به خدا و اعتماد به نفس.
جهت دانلود فیلم Winter Light 1963 (نور زمستانی) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
این یک فیلم جزئی است، نه یک روایت، که باعث می شود بیننده به عنوان اهمیت خود به داستان معرفی شده نگاه کند. تصویر کنتراست بالا نیز حالت خاصی از ذهن را ایجاد می کند و به فیلم عمق می بخشد. وزیری را بازگو می کند که حضور خدا را زیر سوال می برد. بنابراین، در این ممیزی فیلم، برداشت های خود را در حین تماشا و ملاحظاتی که پس از آن با آن همراه بودم، به اشتراک خواهم گذاشت. چیزی که در شروع فیلم برای من متمایز بود، افراد در حین کمک هستند. مهمتر از همه، عدد بسیار پایینی است. من دیدم که جماعت قصد دارد تعداد کافی از افراد را ملزم کند در حالی که چیزی در حدود 6-7 نفر در طول کمک وجود داشت، با این حال، بیشتر به نحوه رفتار آنها مربوط می شود و نه مقدار. آنها به این درخواست به شکل جدی نگاه نمی کنند. یکی از کارگران جماعت کراوات را هک کرده و درست می کند. یک پیرزن فرصتی ارزشمند برای آواز خواندن می بیند تا رفتن به سوی خدا. مردی که میداند خبر خوب Imprint یک قرص استراحت مناسب است. علاوه بر این، یک بچه در میان طیف وسیعی از اعضای مختلف در حین کمک وجود داشت، در هر صورت، او بسیار خسته بود و هیچ ایده ای نداشت که باید چه کار کند. این من را به این احتمال سوق می دهد که علیرغم این واقعیت که مادرش از دوران نوجوانی تلاش می کرد دین را به دیگران منتقل کند، اما او از نشانه آن چیزی که در نزدیکی رخ می داد درک نمی کرد. علاوه بر این، در طول صحنه در مدرسه، می توانید صلیب را بر روی پیانو در اتاق خانه ببینید که علاوه بر این می تواند از انتقال مسیحیت در کودکان حمایت کند. نوازندهای که پشتیبان ملودیکی روی ارگ ارائه میکند و همه اینها را یک کار معمولی میبیند، که مدام در حال تغییر مسیر است، واقعاً نگاهی به ساعت میاندازد و پایان کمک را پیشبینی میکند. در پایان فیلم، او نیز به اشتراک میگذارد که وقتی او نمایشهای موسیقی ارگ را اجرا میکرد، جماعت مملو از افراد بود. بنابراین، با اندیشیدن به تمام واقعیتهای ذکر شده، حدس میزنم که رئیس این ظرافتهای کوچک را درگیر کرده است تا نشان دهد که افراد آن زمان دین را جدی نمینگریستند و جماعت را مکانی مقدس نمیدانستند که در آن بتوانند انجمنی را ایجاد کنند. با خدا، اما به عنوان یک موقعیت انحرافی و فرصتی برای آمیزش و گفتگو با دیگران. این نیز برای در نظر گرفتن تصدیق توماس که هیچ کس مشتاق او به عنوان وزیر نیست و اطرافیانش فقط از زندگی او الهام گرفته اند، ضروری است. داستان فیلم علاوه بر این وجود وزرا را از سویی دیگر آشکار می کند. کاری که آنها در واقع بلافاصله پس از درخواست انجام می دهند، برآورد هدایا است. آنها سوابق دقیقی از تمام پول نقد نگه می دارند. به هر حال، به نظر نمی رسید که آنها منابعی را برای بهبود کلیسا اختصاص داده اند. رئیس صحنه ای را نشان می دهد که در آن وضعیت نفرت انگیز پیکر اعدام عیسی قابل توجه است. وجود یک وسیله نقلیه دیگر نزد کشیش کلیسا و روشی که توماس در جستجوی خادمی بود نیز باعث ایجاد تردید در مورد اعتماد آنها می شود، در حالی که عموماً خادمان به عنوان یک متخصص در بین انسان و خدا و کسانی که از خوشی ها و خواسته های عمومی چشم پوشی می کنند دیده می شوند. . یکی از موضوعات اصلی فیلم احساسات فردی روحانی توماس بود. همانطور که قبلاً اشاره شد، او باید یک پیشگام سختگیر باشد که آداب و رسوم (مثلاً دعا) را انجام می دهد و افراد را با خدایان مرتبط می کند. در هر صورت، در اینجا این پرسش مطرح میشود: چگونه او میتواند در مواقعی که حضور خدا را زیر سوال میبرد، شریکی باشد؟ زمانی که مردی با تفکرات خود ویرانگر برای راهنمایی می آید، آخوند توکل به خدا را توصیه می کند و در عین حال مدام می گوید: «خدا به هر حال خیلی دور است» یا «احساس عجز و ناتوانی می کنم». علاوه بر این، او اعتراف کرد که مردمش معتقد بودند که باید به یک روحانی تبدیل شود، این تصمیم خودش نبود. در طول داستان فیلم، توماس از شکست در خدا در پی از دست دادن نیمه بهترش، و اهمیت وجود با او، به کسب یک بار دیگر اعتماد به نفس می رسد. او آرامش خدا را احساس کرد، اما پس از صحبت با کارگر جماعت که به تازگی بخشی از مژده Imprint را در مورد مرگ عیسی خوانده بود، می پذیرم که او تمایل خود را نسبت به این سکوت دوباره بررسی کرد و خود را در جای عیسی قرار داد که به همین ترتیب خدا را نشنید بنابراین، او درخواستی برای رفاه خود داشت، و نه واقعاً برای اهل محله، زیرا در آن زمان هیچ کس به کمک نمی آمد. برای جمع آوری موارد فوق، نور زمستانی ارزش دیدن را دارد نه فقط برای افرادی که دوره دینی را می گذرانند، بلکه برای عموم مردم عادی نیز ارزش دیدن دارد. ظرافت های کوچک، به عنوان مثال، سایه تصویر، بهبود شخصیت و به تصویر کشیدن درست شخصیت ها، نور زمستانی را به یک نمایشگر واقعی تبدیل می کند که در آن هرکسی می تواند به عنوان روشنگری خودش از آنچه در فیلم Winter Light می گذرد ببیند. در پایان، همانطور که در طول صحبت ها و کلاس ها مورد بررسی قرار گرفت، عموم مردم عادی اهمیت دین را کاملاً درک نکردند و آن را به عنوان یک قطعه "غریزه گله" دنبال کردند و من می پذیرم که این فکر اصلی رئیس جمهور برای نشان دادن آن بود. . سپس دوباره، تعمق در مسائل را بسیار بیشتر آموزش می دهد و راهی را نشان می دهد که حتی وزیر نیز می تواند اعتماد خود را زیر سوال ببرد، و هر کسی روش خاص خود را دارد.