روبان سفید 2009 (به انگلیسی: The White Ribbon) یک فیلم درام و محصول 2009 کشور اتریش, فرانسه, آلمان, ایتالیا, بوده و شما میتوانید برای دانلود فیلم روبان سفید 2009 دوبله فارسی روی لینک هایی که برای دانلود در صفحه می بینید اقدام کنید. داستان فیلم به این صورت هست که فیلم در یک روستا قبل از جنگ جهانی اول در آلمان روایت میشود. یک سری اتفاقات عجیب باعث وحشت روستاییان شده است. نه پلیس و نه روستاییان هیچکدام نمیدانند که چه کسی مسبب این اتفاقات است….
این فیلم به کارگردانی Michael Haneke, ساخته شده است. برای دانلود مستقیم روبان سفید 2009 یا دانلود دوبله فارسی فیلم The White Ribbon 2009 تنها کافیست کیفیت فیلم مورد نظر را انتخاب کرده و گزینه دانلود را بزنید. فیلم نامه این فیلم را Christian Friedel, Ernst Jacobi, Burghart Klaußner, Steffi Kühnert, Maria Dragus, Ursina Lardi, Leonie Benesch, Ulrich Tukur, Fion Mutert, Josef Bierbichler, نوشته اند. همچنین اگر قصد دانلود روبان سفید 2009 زیرنویس فارسی با کیفیت 480p را دارید روی کیفیت مورد نظر کلیک کنید.
بازیگران Christian Friedel, Ernst Jacobi, Burghart Klaußner, Steffi Kühnert, Maria Dragus, Ursina Lardi, Leonie Benesch, Ulrich Tukur, Fion Mutert, Josef Bierbichler, در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند. نسخه های دیگری از این فیلم هم مانند دانلود فیلم سینمایی روبان سفید 2009 دوبله فارسی در پینک فیلم موجود هستند و تنها کافیست بر روی گزینه دانلود فیلم روبان سفید 2009 کلیک کنید. همچنین اگر قصد دانلود The White Ribbon 2009 720p را هم دارید پینک فیلم بهترین مکانی هست که میتوانید از آن برای دانلود فیلم استفاده نمایید.
رده سنی فیلم روبان سفید 2009 R بوده و قبل از دانلود فیلم روبان سفید 2009 باید گفت تماشای این فیلم برای افراد زیر R سال مناسب نیست! این فیلم در ژانرهای درام, معمایی, بوده و محصول کشور اتریش, فرانسه, آلمان, ایتالیا, هست. زبان اصلی فیلم روبان سفید 2009 آلمانی, ایتالیایی, لهستانی, بوده ولی ما در پینک فیلم دانلود فیلم روبان سفید 2009 دوبله فارسی را هم برای شما امکان پذیر کردیم. اگر قصد دانلود فیلم The White Ribbon 2009 را دارید باید این را هم اضافه کنیم که امتیار IMDB فیلم روبان سفید 2009 7.8/10 از 10 می باشد.
فیلم در یک روستا قبل از جنگ جهانی اول در آلمان روایت میشود. یک سری اتفاقات عجیب باعث وحشت روستاییان شده است. نه پلیس و نه روستاییان هیچکدام نمیدانند که چه کسی مسبب این اتفاقات است…فیلم در یک روستا قبل از جنگ جهانی اول در آلمان روایت میشود. یک سری اتفاقات عجیب باعث وحشت روستاییان شده است که از جمله ی آنان میتوان به سقوط پزشك دهكده از اسب بر اثر تله ای كه برای او گذاشته می شود، قتل مرموز زن یكی از دهقانان، شكنجه و آزار یك كودك عقب مانده ذهنی، ربودن پسر ارباب ده و كتك زدن و آزار او، و به آتش كشیده شدن انباری ارباب ده و تخریب مزرعه كلم او ، اشاره کرد. نه پلیس و نه رو ستاییان هیچکدام نمیدانند که چه کسی مسبب این اتفاقات است. فیلم از زبان یک راوی نقل میشود که زمانی معلم دهکده بوده و اکنون که فیلم را روایت میکند صدای ضعیف و فرتوت او نشان از گذشت سالیان زیاد از عمر او پس از آن اتفاقات دارد. در نتیجه دیدن فیلم مطمئنا خالی از لطف نیست.
اتفاقات عجیبی در دهکده ای کوچک در شمال آلمان در سال های قبل از جنگ جهانی اول رخ می دهد که به نظر می رسد مجازاتی آیینی باشد. چه کسی مسئول است؟
از ژوئیه سال 1913 تا آغاز جنگ جهانی اول ، یک سری حوادث در یکی از دهکده های آلمان رخ می دهد. اسبی روی سیم می لنگد و سوار را می اندازد. یک زن از طریق تخته های پوسیده به جان می افتد. پسر بارون محلی وارونه در آسیاب آویزان شده است. پدر و مادر به فرزندان خود سیلی می زنند و قلدری می کنند. یک مرد با معشوق با رنج طولانی خود بی رحمانه است. دیگری با دخترش سوuses استفاده جنسی می کند. مردم ناپدید می شوند. یک معلم بی روح ، که از یک پرستار بچه در خانه بارون خواستگاری می کند ، داستان را روایت می کند و سعی می کند ارتباط این حوادث و جنایات را بررسی کند. چه پیش بینی شده است
فیلم روبان سفید The White Ribbon 2009 قبل از جنگ جهانی اول روایت شده و در مورد روستایی در آلمان میباشد که وقوع حوادثی عجیب باعث وحشت ساکنان آن شده است. اکنون مردم روستا تصور میکنند که این حوادث مجازاتی برای آنها میباشد. اما باز هم هیچکس به درستی علت واقعی این وقایع ناگوار را نمیداند. داستان روبان سفید از زبان یک راوی که زمانی معلم روستا بوده است نقل میشود. وی تلاش میکند تا رابطه میان این حوادث و علت وقوع آنها را بررسی کرده و…
جهت دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
برای شما آلمانیها، «روبان سفید» یا «داس ویس باند» جدیدترین مورد از روان میشائیل هانکه است. که در نهایت با کمک هزینه های جشن و تکالیف پایه به توپ های چشم خود وابسته است. برای کسانی که مطلع نیستند، او یکی از تحسین شده ترین تهیه کنندگان فیلم غیرانگلیسی زبان است که امروز کار می کند. او سال گذشته برنده نخل طلا شد و برای بهترین فیلمبرداری و بهترین فیلم ناآشنا در اسکار انتخاب شد.
بحث کمی وجود دارد که توصیه کنیم «روبان سفید» شایسته انتخاب قبلی نیست. با کنتراست بالا و تکان دهنده برای آن نگاه واقع گرایانه دست نخورده، نشان می دهد که برای به رخ کشیدن کشور باز آلمانی بی نظیر نیازی به لحن ندارید. اگر هیچ چیز دیگری نیست، این بدون شک ارزش اجاره را دارد که فقط بررسی کنید. من اساساً نام آخر را رد نمیکنم (با توجه به اینکه هر یک از فیلمهای موجود در آن طبقهبندی را ندیدهام) اما واقعاً نمیتوانم این را برای شرکتکنندگان معمولی فیلم پیشنهاد کنم، در صورتی که چنین چیزی وجود داشته باشد.
«روبان سفید» که در دو ماه قبل از جنگ جهانی اول میگذرد، روایت ساکنان یک شهر کوچک را روایت میکند که با «حوادث» مختلف سازگار شدهاند: یک متخصص آسیب دیده، یک خانم مرده و یک تسویه حساب مرده. .
راز اساسی در مورد اینکه چه کسی این حقه ها را اجرا می کند وجود دارد، اما آنچه که مرحله اولیه را طی می کند نمایش خانوادگی است. در 40 دقیقه ابتدایی صحنههای مختلف بسیار ظریف و هر چند وقت یکبار تکاندهنده وجود دارد که یکی از آنها یک دبیرستانی جوان است که تلاش میکند مرگ را برای خواهر یا برادر جوانترش معنا کند. سبک خامی که در آن بیان می شود آن را غیر نوستالژیک می کند. این به سادگی مایه شرمساری است که در نهایت هرگز به مقدار زیادی خلاصه نمی شود. من عموماً از سبک «تئاتر حماسی» هانکه قدردانی کردهام، اما این بار، برخلاف فیلم «پنهان»، نمیپذیرم که داستان قانعکننده یا واقعاً رضایتبخش بود.
آنچه که ابتدایی را مخدوش میکند. بخش این است که من واقعاً مبارزه کردم تا از شخصیتها به عنوان یک کل آگاه باشم و جوانهای چه کسانی هستند. به نظر می رسد که شبیه تلاش برای به خاطر آوردن نام همه افراد در گروه شما باشد، اما در زمانی اساساً محدودتر. بهطور غیرمنتظرهای، این چیزی است که ارزش شکرگزاری را دارد، زیرا روبان سفید بسیار طولانی است، در هر صورت فکر میکنم برای درک آنچه در حال رخ دادن است، باید دوباره آن را تماشا میکردم. با این حال، به نظر می رسد که طرح هرگز به اندازه کافی پویایی نداشته باشد تا بتواند این نوع زمان اجرا را ببخشد. من مطمئن نبودم که چه نیازی وجود دارد، با توجه به اینکه بدبختیها همچنان پیش میآیند، اما به نظر میرسد که تا آخرین سرمایهگذاری هرگز نقطه کانونی اصلی مورد علاقه نبودهاند. من خسته نبودم، با این حال تصور میکنم بسیاری از افراد به چنین چیزی عادت ندارند.
میدانم که برخی به سرعت آن را خود شیفته نام میبرند. برای مثال، تمام نشانههای ساخت فیلمهای بیهوده را دارد، با تصویرسازی «سفید/بیگناهی» تلاششدهاش که در جریان است، من این را قبول دارم. در هر صورت، با توجه به اینکه بازیگری، فیلمبرداری و تغییر بسیار خوب هستند، من واقعاً فکر می کنم که فقط کمی تغییر در سرعت و طرح داستان می تواند روبان سفید را به فیلمی فوق العاده تبدیل کند.
پس آیا برای شما توصیه می شود برای دیدن آن؟ من مطمئن هستم که همه طرفداران هانکه آن را در این مرحله دیده اند، بنابراین آنها بیرون هستند. تنها چیزی که ممکن است بتوانم بگویم این است که من، یک طرفدار ناآشنا، ناامید شدم. از آن چیزی که می خواهید بسازید. برای کسانی که علاقه مند هستند، توصیه می کنم ابتدا آن را اجاره کنند.
جهت دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
Das weiße Band, Eine deutsche Kindergeschichte - "نوار سفید، داستان کودکان آلمانی" - CATCH IT (A+)
Das weiße Band یک فیلم آلمانی است که درباره 50 سال سن معلم قبلی (احتمالاً) در لبه جنگ بزرگ دوم)، که در حال اندیشیدن به مناسبت های عجیب و غریب است، در شهر او آیچوالد در شمال آلمان، اندکی قبل از جنگ بزرگ دوم رخ داد. برای قبول او، جوانان شهر هم سن آلمانی هایی هستند که نازی شدند. روبان سفید به صورت فلاش بک اجرا می شود که در آن مربی قبلی در مورد مجموعه ای از قسمت های مختلف در شهر Eichwald می گوید. این اتفاقات با برخورد یک اسب بر روی سیم و پرتاب کردن سوار شروع می شود. یک خانم از طریق تخته های پوسیده به سمت مرگ خود می رود. فرزند بارون همسایگی کوبیده شده و سود بالقوه را در یک گیاه متعادل می کند. قیم سیلی می زنند و بچه هایشان را تهدید می کنند. مردی نسبت به معشوق بیمارش وحشی است و از نظر فیزیکی با دختر کوچکش رفتار نادرست می کند. افراد ناپدید می شوند. مربی که از یک پرستار بچه در خانواده بارون خواستگاری می کند، داستان را به تصویر می کشد و تلاش می کند تا در رابطه با این اتفاقات ناگوار و اشتباه تحقیق کند. چه چیزی پیش بینی شده است؟ آیا بچه ها انسان های صادقی هستند؟ خدا ممکن است در بهشت خود باشد، اما همه چیز به طور کلی خوب نیست. وسط نمی تواند نگه دارد. (IMDB) بی مناسبت نخواهد بود که بگوییم The White Strips یکی از ترسناک ترین فیلم هاست و همه چیز برابر است. این ماجراجویی سیاه و سفید به فریاد، طرح، خون یا عذاب برای ترسناکتر شدن بستگی نداشت. وحشتناک ترین به افراد و جوانان ساکن در شهر بستگی دارد. آنها تاریک هستند و زندگی دوئلی قبل از باز و پشت ورودی. دقایق زیادی در فیلم The White Ribbon وجود دارد که به معنای واقعی جمعیت را در شوک و سوال قرار می دهد. احتمالاً غیرمعمول ترین صحنه ها نیاز به رویارویی با خودارضایی در میان وزیر و همکار کوچکش دارد که به بلوغ می رسد. بعدها برای طبیعت مضر الهی، به طور مداوم به عنوان نظم و انضباط، دستان پسر بزرگش را می بندد تا حتی از شانس خودارضایی شبانه جلوگیری کند. سپس یک متخصص داغدیده است که با دختر کوچک 14 ساله خود در تمرینات غیرقابل تصوری شرکت می کند. به غیر از این، کتک زدن جوان کوچک بارون و عذاب بر بچه استثنایی ماما باعث می شود که بچرخید. میشائیل هانکه فیلمی لذت بخش درباره موضوعات پیچیده هماهنگ کرده است. همانطور که یک کارشناس به درستی بیان کرد "همه چیز در نوار سفید معتبر است. علاوه بر این، به همین دلیل تحمل آن بسیار سخت است". هر کدام از بچه ها واقعاً ستاره فیلم هستند. من باید این اسامی را مشخص کنم که کریستین فریدل در نقش معلم، لئونی بنش در نقش اوا، پرستار بچه نجیب زاده و فرزندان دوقلوی بارونس، اولریش توکور در نقش اشراف، اورسینا لاردی در نقش نجیب زاده، ماری لوئیز فیون موترت در نقش زیگموند، کاملاً مبهوت کننده بودند. با تجربه ترین فرزندشان، بورگارت کلاسنر در نقش وزیر، استفی کونرت در نقش آنا، همسر کشیش، ماریا-ویکتوریا دراگوس در نقش کلارا، با سابقه ترین دختر کوچکشان، لئونارد پروکساف در نقش مارتین، با سابقه ترین فرزندشان، رکسان دوران در نقش آنا، پزشک. دختر کوچک، سوزان لوتار به عنوان متخصص زایمان. کامل شدن فیلم سوال برانگیز است چرا که خود مربی متوجه نمی شود چه بلایی سر قسمتی از افراد آمده یا چه کسی پشت این اتفاقات غیرقابل تحمل است. با این حال، با فرض اینکه قصد دارید داستان واقعی را پیدا کنید و با احتیاط تماشا کنید، متوجه خواهید شد که چه کسی واقعاً می تواند این کار را انجام دهد و چرا؟ یک قطعه کار خارقالعاده، فیلمهایی مانند A Partition و The White Lace باعث میشود من فیلمهای ناآشنا را دوست داشته باشم.
جهت دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
این یک شهر معمولی در شمال آلمان در سالی است که قبل از شعله ور شدن جنگ بزرگ دوم - - یا به نظر می رسد - - تا زمانی که اتفاقات عجیبی رخ دهد. اصلا بهشتی نیستن اسب دکتری عمداً تصادف کرد و به سوارکار آسیب جدی وارد کرد. خانمی از کف خراب می افتد و کشته می شود. یک جوان مانع به درختی چسبیده و کاملا کتک خورده است. به نظر می رسد که افراد چیزهایی را پنهان می کنند. افراد ناپدید میشوند.
اما، هر چند این مناسبتها وحشتناک هستند، به نظر میرسد که با ارزشهای شهر همخوانی دارند. ما عموماً «دکتر» را فردی معقول میدانیم. "کشیش"، به عنوان یک چهره سهام، اغلب برای شفقت و بخشش است.
در این فیلم، مانند هر شخص دیگری، چهره های "خوب" تحت تأثیر کارهای وحشتناکی قرار می گیرند. وزیر بداخلاق و خفه است و برای کوچکترین تخلفی، مثلاً دیر رسیدن به شام، از جوانان متعدد خود لعنت می زند. او یکی از مردان جوان خود را به اعتراف به خودارضایی می راند و او را تنبیه می کند. متخصص، مجروح سقوط اسب، به طور مشابه بی احساس است. او هیچ دلسوزی نشان نمیدهد، متخصص زایمان را که واقعاً روی بچههای جوانش تمرکز میکند، ممکن است نیمه بهتر خودش را کشته باشد و دارد با دخترش بازیهای جنسی انجام میدهد، میزند.
دو نفر وجود دارند - - هیچ یک از آنها یک بار کامیون از روزهای خوب - - که دقیقاً وحشتناک نیستند. نجیب زاده و دیگر مهم او در خانه بزرگ زندگی می کنند و افراد محلی را جذب می کنند و زمان جمع آوری می کنند. نجیب ظالم است، با این حال همسر، اگرچه اجازه ندارد چیزهای زیادی بگوید، به دلیل "بدخواهی" که اطراف آن را احاطه کرده است، باید از شهر فرار کند. علاوه بر این، معلم یک فرد شایسته است که شیفته پرستار بچه جوان در استفاده بارون است. او فکر می کند بی رحمی نتیجه یک جامعه مرموز در بین فرزندان شهر است که توسط بچه های واعظ رانده می شود.
قبل از اینکه حدس و گمان او ایجاد شود، قبل از اینکه همه چیز حل شود، جنگ در می گیرد. . تمام کسانی که در شهر مانده اند به جماعت می روند. هیچ کس چیزی نمی گوید. تاری به تاریکی. پایان.
من دقیقاً نمیدانم چه چیزی باید از آن بسازم. این یک فیلم طولانی، کند و بسیار متضاد درباره شهری است که ترش کرده است. من سعی کردهام بفهمم که چگونه تعارض در آن فشرده میشود، اما نمیتوانم آن را محقق کنم. به نظر می رسد تعارض بیرونی باشد. با این حال، باید به نحوی با موقعیتهای توهینآمیز شهر مرتبط باشد، به هر دلیلی به چه دلیل پنهانی در پشت صحنه وجود دارد؟ شاید افراد بد با رذیلت های مداوم باعث نبرد به شیوه ای تصادفی شوند؟ این کار نمی کند، به این دلیل که علاوه بر این واقعیت که مردم شهر هیچ مشکل قانونی یا حتی وفاداری در نزدیکی ندارند، اما آلمان بسیار مانند طیف گسترده ای از کشورهای مختلف به دلیل یک برنامه بازی ناپسند و دلهره آور درگیر جنگ جهانی اول شد. از معاملات و غرور قومی آیا این درگیری رویکردی برای پاکسازی این الگوهای رفتاری ناگوار، از بین بردن آن اصول سخت و انضباط های ظالمانه بود؟ مثل لعنت این باعث یک آتش بس بیست ساله شد، که پس از آن اوضاع از آنچه که بود بدتر شد.
این فیلمی است که به ما هیچ کس را نمی دهد - به استثنای یک معلم، یک شلوب صادق و هوشیار، که در سنین بالا داستان را به تصویر می کشد. همچنین طولانی است و بعضی اوقات دنبال کردن آن تا حدودی دشوار است، هرگز مهم نیست همه چیز را مرتب کنید. به هر حال، من پس از نمایش اولیه نظم و انضباط بی احساس، در آن به سرعت عمل کردم. من اغوا می شوم که بگویم آن طور که انتظار داشتم از آب درنیامد، با این حال دقیق تر است که بگویم نمی دانم چگونه به پایان رسید.
جهت دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
فیلمهای میشائیل هانکه، رئیس نویسنده اتریشی، عموماً جدی و مضمون مشکوک، با احساسات پیچیده، در بیشتر موارد غمانگیز و مریض از عشق گرم، هرگز نوستالژیک هستند. بنابراین آنها قطعا NFE هستند: برای همه ایده آل نیستند. در "روبان سفید" 2009، با رنگ تیره و سفید آشکار، فیلم کاملاً واضح است. بنابراین هنگامی که درخششی از محبت فرا میرسد، با نگاه کردن به تمام مسائل مهم، ذهن تحریککنندهای که جلوی چشمانمان میآید - مانند پوزخندهای دورهای غیرمعمول بین دو تحسینکننده جوان محتاطانه معلم شهر (با بازی کریستین فریدل) و ایوا، زندگی او. شریک پرستار کودک قبلی خانواده اشراف زاده (با بازی لئونی بنش)، احتمالاً سعی می کنید نور شمع چشمک زن را بگیرید و آن را به دقت در طول فیلم پنهان نگه دارید، همانطور که هموطن جوان این کار را انجام داد، بنابراین برای بیرون آمدن (زنده) از هر نتیجه ای هر چند فیلمبرداری توانمند کریستین برگر از صحنههای معمولی، صحنههای شهری متمایز کننده روشنایی درونی شخصیتها و شرایط، به پیشرفت سفر «فیلمی» افزوده شد.
داستان با یک قصه گو با توجه به دیدگاه معلم با مرور خاطراتش. این برای رفتار هانکه در اینجا با یک تفکیک مخفی مقایسه میشود - اما بیتردید چیزی شبیه آن چیزی نیست که از کلاس انتظار دارید. او به سادگی «حقایق» و تکههایی از دادهها را ارائه میکند که میتواند به ما درباره آنچه ممکن است رخ دهد آموزش دهد. هانکه این پیچیدگی را دارد که آن را به ناظران تسلیم کند تا در حین ارائه آنها در مورد اهمیت آنچه ما روی صفحه میبینیم فکر کنند. در واقع، می توان گفت که رفتن به یک فیلم میشائیل هانکه به خودی خود یک برخورد متفکرانه است، به شدت نزدیک به خانه یا به طرز تحریک آمیزی باهوش (یا هر دو). محتوا مهم است، با شخصیتهای مختلف از بزرگسالان گرفته تا نوجوانان و کودکان، متخصص، اشراف، وزیر، دامدار، مباشر یک منطقه محلی شهر، و توسعه جدید به طور مداوم ادامه دارد - جالب تر از جذاب کردن. روبان سفید به زبان آلمانی با زیرنویس انگلیسی است، و تبادل به هیچ وجه صرفهجویی نمیکند (بازی با کلمات را ببخشید). زمان اجرا 2 ساعت و 24 دقیقه است.
شما می توانید بدون کشش زیاد، فوکوس های خلاصه یا طرح را که از طریق نظرسنجی ها و مکالمات آنلاین، از جمله وب سایت معتبر Sony Works of art در "sonyclassics.com" روشن شده اند، بیابید. /thewhiteribbon". واحد مطبوعاتی با پرسش و پاسخ هانکه به صورت PDF قابل دسترسی است. ممکن است با دیدن فیلم بدون گشودگی گسترده قبلی به داستان، لذت بیشتری ببرید. به هر حال، من احساس میکردم که «Ordet» درایر (دانمارکی برای «کلمه») برابر است با شخصیتها و ارتباطات، موقعیتهای متوالی، فشارهای محلی، اما از طریق خشم، مشاجره، انتظارات بیقرار، حوزه انتقال اعتماد به نفس. ، ایمان به خدا و این که شگفتی ها ممکن است اتفاق بیفتند، انرژی خوب بیشتری بخشید و عشق محفوظ را تأکید کرد. در «روبان سفید»، چنین مولفههای انسانی «خوبی» به وضوح کم به نظر میرسند - تک عکس معلم و اوا که با هم سوار کالسکه میشوند، با من باقی ماند و پوزخندهایشان را بهعنوان یک آرزوی نازک برای عبور، ضخیم و نازک تکرار میکرد. .
اگر هانکه را دوست دارید، این یک ضرورت غیرقابل انکار است. برای تلاش برای فیلم هانکه، آن را با دیدی پذیرا ببینید و از هر گونه تصور در مورد تمرکز طرح بعد از فیلم، برای بررسی یا بررسی بیشتر (یا نه یکی یا دیگری) خودداری کنید. "اوردت" کارل تئودور درایر؟ در واقع، این یک ضرورت غیرقابل انکار است، صرف نظر از اینکه به شگفتی ها اطمینان دارید یا خیر.
جهت دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
فیلم توری سفید برنده نخل طلای میشائیل هانکه یکی از فیلمهای با گویش ناشناخته و خارقالعاده سال 2009 است. فیلمبرداریهای متنوع، اما پس از ساخت، کاملاً متضاد بود. ، و تحریک کننده است. این یک تلاش قابل ستایش توسط رئیس بسیار مورد توجه بازی های جالب (1997)، مربی پیانو (2001) و فروشگاه (2005) است. علاقه فوقالعاده هانکه به بررسی وضعیت انسان، بهویژه ماهیت بدخواهانه آن، در تعداد زیادی از فیلمهایش نمایانگر دیدگاه افسردهکننده او نسبت به نوع بشر است. در The White Strip هم فرقی نمی کند.
فیلم هانکه که بسیار نمایشی محرمانه است، در روزهای قبل از آغاز جنگ جهانی اول در یک شهر کوچک و زیبای آلمان می گذرد که از همان ابتدا مرسوم به نظر می رسد. رفتن با این حال واقعا در درون شیطان است. روبان سفید که توسط معلم پیری که ما او را نمیبینیم توصیف میکند (ما فقط خود جوان او را میبینیم)، اتفاقات عجیبی را که در این شهر رخ داده است، مرور میکند، زمانی که او در جوانی و در عین حال در حال تحصیل در آنجا بود. کل فیلم رکوردی است از آنچه رخ داده است و به وضوح به نظر می رسد که یک رکورد قابل تأیید باشد. بسیاری این را به عنوان یک داستان واقعی اشتباه می گیرند. اینطور نیست، اما میتواند برای ما آماده کند تا بفهمیم چگونه افراطگرایی در اواخر دهه 1930 به قدرتی سرکوبگر در اروپا تبدیل شد.
هانکه فقط یک رکورد واقعی از این قسمتهای عجیب و غریب ارائه میکند، که عموماً هستند. تظاهرات آگاهانه از عذاب و بی رحمی. او در مورد اینکه طرف مقصر کیست نشانه ای نمی دهد. هنرنمایی هانکه این است که هر یک از شخصیتهای او (در هر صورت، شخصیتهای پشتیبان) به گونهای خلق شدهاند که از اعتماد و تردید استقبال میکنند. علیرغم این واقعیت که ساکنان و خانواده بارون ثروتمند یک منطقه محلی دوست داشتنی را تشکیل می دهند، به هر حال یک ابهام از شک مشترک وجود دارد. در واقع، حتی جوانان نیز به طرز کنجکاوانهای از والدین قانونی خود جدا میشوند.
فیلمبرداری کریستین برگر بسیار دوستداشتنی است و زمانی که با طلسمهای سکوت همراه میشود (فیلم موسیقی موسیقی ندارد) که با گفتمان و گفتمان در هم تنیده شده است. به نظر می رسد، هر چند وقت یکبار گیج کننده می شود. دستگیره تغییر دادن و موقعیت دوربین هانکه دقایقی بسیار تکان دهنده ایجاد می کند، برای مثال، یک تاس دسته بندی شده که کودک کوچکی را در خانه نشان می دهد که سعی می کند خواهرش را در حوالی نیمه شب پیدا کند، مقدمه ای برای یک موقعیت ناراحت کننده ذهنی که یک تاس مه آلود را آشکار می کند. چهره یکی از شخصیتهای کلیدی فیلم.
نمایشگاههای فیلم همیشه فوقالعاده است، لئونی بنش که نقش اوا را بازی میکند، یک بانوی جوان شهری متواضع و شیرین است که معلم سرش را میاندازد. پاشنه بلند برای. رفتار هانکه با جوانان مختلف سرگرم کننده نیز تعجب آور است، نه تنها با توجه به این واقعیت که برخی از آنها با یک برخورد بسیار خسته کننده مواجه شده اند، بلکه علاوه بر موضوع جدی فیلم، که سوار بر یک منطقه بزرگ شده است. The White Strip در شکل Whodunit معمولی، راز و تنش های اساسی زیادی را ارائه می دهد (در مفهوم ساختمانی که ذهنیت دارد). در هر صورت، همانطور که هر فیلم هانکه تأیید می کند، ما را بدون هیچ گونه احساس نتیجه گیری رها می کند و تماشاگر را قادر می سازد تا از نظر فکری پاسخ دهد.
در نوار سفید، هانکه به طور کلی و مختصر مسائل مربوط به آن را حل کرده است. تعصب، نبرد طبقاتی، دیکتاتوری، بدرفتاری جنسی، خیانت، آمیختگی و شرارت، اشاره ای به بدخواهی هایی که بیست سال پس از این واقعیت به وجود می آید را نشان می دهد. در حالی که از هر گونه ارتباط علّی بین مناسبتهایی که در این شهر آرام رخ داده تا صعود هیتلر برای رانندگی در اروپا فاصله زیادی وجود دارد، تصویر آزاردهنده هانکه از منطقهای محلی که بچههایش در فضای ناخوشایند تحقیر و جدایی بزرگ شدهاند، به ما میدهد. درک اینکه چگونه بذر شر می تواند بدون شک در بی گناه ترین موجودات شکوفا شود. توصیه می شود!
امتیاز: 9/10 (www.filmnomenon.blogspot.com) توسط قانون حق چاپ محافظت می شود!
جهت دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
در توری سفید، تسلط هانکه بر ساختن یک فضای صلح آمیز، ترس واقعی آشکار است. تقریباً احمقانه شروع میشود، زیرا یک معلم مسنتر موقعیتهای شهر معروف را توصیف میکند که تبدیل به افسانه و کیفیت نامشخص شده است. او با صدای بلند توصیف می کند که اسب دکتر ناگهان تلو تلو خورده و او را از روی صندلی پرت می کنند. چه کسی ممکن است آن را آنجا گذاشته باشد؟ جزئیاتی که به راحتی نادیده گرفته می شوند شروع به رخ دادن می کنند و ما را به طور فزاینده ای در اعماق راز فرو می برند. پرندگان را با قیچی سوراخ می کنند. بچه ها به عنوان دار زدن و ضرب و شتم دیده می شوند. یک بچه ناتوان چشمانش را بیرون آورده است. مردم شهر به یکدیگر نگاه می کنند و بعد چشمان خود را منحرف می کنند، زیرا ممکن است هر یک از آنها باشد. در میان گروه معلمی قرار دارد که سعی میکند به سرعت از قسمتها کار کند و در عین حال اوا جوان را جذاب کند.
این کاملا یک Whodunit نیست. هانکه دوست ندارد پاسخهای مستقیم ارائه کند، و صدابردار اذعان میکند که این موقعیتها بهاندازهای که او تجربه میکرد کاملاً واضح نیستند. شاید او صاف ترین فرد فیلم باشد و این به طور حاشیه ای حاشیه آن را صاف می کند. در یک مورد، در زمان تعهد یک سالهشان، او یک غذای آشپزی کنار دریاچه برای او و او طراحی میکند، با این حال در صحنهی قسمتهای وحشیانه دهکده، او احساس امنیت کاملی درباره انزوا بودن با او ندارد. به او. واکنش او به این موضوع، پایه اخلاقی فیلم را نشان می دهد که از آنجا همه چیزهای دیگر مورد قضاوت قرار می گیرد و او آخرین ادعا را مطرح می کند. این طرح فرعی به طور کامل در موقعیت های دیگر قرار نمی گیرد. بحثهای آرام و خندهآمیز و احساسات صریح آنها از باقیمانده فشار خورش خارج شده است. فکر میکنم هانکه سعی میکند از تماشاگران استقبال کند تا با این عینک هر مردی مطابقت داشته باشند، و پس از آن بیرحمانه سر خود را به خاطر این انتخاب تکان میدهد.
اما حتی بدون پیامدهای صعود دیکتاتوری و ستم روانی، همانطور که هانکه بسیار رک و راست بوده است (دریابید که چگونه داستاننویس برای جستجوی پایههای کمونیسم عمومی برنامهریزی میکند، نه استبداد، و چگونه او پیشنهاد می شود که جنگ بزرگ دوم را تحمل کند - و پس از آن دوران جوانی را به تاریخ مرتبط کند)، فیلمی بسیار ناراحت کننده و در عین حال قابل تصور است. هانکه فوراً ما را از این موقعیتها دور میکند، بهوسیلهی این شانسهای هنوز دوردست که به طور کلی وحشیگریهایی را که در حال وقف هستند نشان نمیدهند، بلکه نشاندهندهی آنها هستند، زیرا نشانههای خاموش یک ضرب و شتم از پشت یک ورودی بسته بلند میشود. . و بعد معلوم می شود که آشکارتر است، اما با ترسی خارق العاده آشکار شده است. کورتی پشت یک راه بسته نگاه می کند تا پدر و خواهرش را در مقابل یکدیگر ببیند، و او به آرامی لباسش را پایین می کشد و در حالی که یک توضیح جایگزین می زند. هنگامی که مرد جوان مهماندار پرنده ای را ارائه می دهد تا پرنده ای را که به نیزه زده شده جبران کند، او را به دلیل جوانی بیش از حد برای پی بردن به عواقب اشتباه خود مورد ضرب و شتم قرار می دهند. آخرین شات گام به گام از فاصله دور برداشته می شود تا زمانی که شهر با میله های تاریک در مشخص شود، با این حال هانکه هرگز این محدودیت ها را ترک نمی کند. او پیشنهاد میکند که در چنین فضای بسته، کار کردن با این تقلبها و الگوهای سرکوب بسیار طبیعی است تا زمانی که به... چیزی گذشته و از نظر اخلاقی تفاوتها را تقسیم کند.
هانکه تلاش میکند تا بین ترسی که سیاسی است و ترسی سختگیرانه ارتباط برقرار کند. زمزمه هایی از مرگ مادری در کارگاه های چوب بری شنیده می شود و اینکه چگونه آن نجیب زاده در این کار سوار است و چگونه ساکنان ناشناس به مقابله می پردازند. و پس از آن، احترام کاذب وزیر وجود دارد، که یک عشق آشکار را آموزش می دهد و به دور از دید ساده، یک نظم و انضباط ثابت از اعتماد به نفس را تمرین می کند که تخمین زده می شود که محرک اصلی این قسمت ها باشد. با این حال، به همین ترتیب توصیه میشود که آنها در یک موضوع بنیادی مشابه سهیم باشند، یعنی تمایل انسان برای تبدیل شدن به مطلقگرایی و دیکتاتوری بدون مقاومت. با چه ابزار دیگری جوانان اگر از شخصیت والدین خود نباشند پیشرفت خواهند کرد؟ در این شهر کوچک، هیچ پاسخ دیگری وجود نداشت.
جهت دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
«بند سفید» عنوان خود را در صحنهای معنا میکند که در آن جوانان کشیش محله، که بعداً احتمالاً بد رفتار کردهاند، نواری را به عنوان تشخیص «پاکی و بیگناهی» روی بازوهای خود میبندند، تا زمانی که این دو اخلاق احیا شوند. br/>
اما اینطور نیست. گروه سفید، مدنیت تاریخ، یعنی مرگ دوک فردیناند و شروع جنگ جهانی اول، وارد زمان پیشرو می شود، در آن زمان داستان نویس، معلم دهکده، نمایش خود را متوقف می کند، زیرا به قول خودش از شادی ها هیجان زده شده بود. قریب الوقوع اتحاد او با نام مناسب حوا. صدای او به گروه جماعتی که صحنه را پر می کند تسلیم می شود، صحنه تار می شود و آخرین کلام او این است: "دیگر هیچ یک از مردم محلی را ندیدم." به چه دلیل این دو دقیقه را انتخاب کردم؟ از آنجا که آنها به عنوان انتقادی هستند; همانطور که بود، اینجا همان جایی است که پیچیدگی ها شروع می شود، نه به شکل عالی.
حتی اگر فیلم کاملاً نمادین نباشد، همان طور که دیدگاه کلی می گوید، دیکتاتوری از همین طریق به وجود آمد. یا، هر چه بیشتر نزدیک به عنوان فیلم، در مورد کمبود صداقت، نکاتی استعاری، به عنوان نام حوا، یا دوباره عنوان، وجود دارد که به عنوان تأکیدی تجسمی ظاهر می شود. بهعلاوه، این باید نشاندهنده نکتهای اساسیتر از یک داستان اخلاقی بیرون باشد، زیرا باید گردهمایی ما از فیلم را متناقضتر کند - اما این اتفاق نمیافتد. چرا؟ گفتمانشدهها بهطور ناعادلانهای بهعنوان یک تعهد کلّی، سخت، بهعنوان تأیید و محدودیت خود شیطان، سقوط میکنند. من بدون شک ترجیح می دهم باور کنم که ارائه یک جزئیات انسانی خاص، خشونت نمایندگان سلسله مراتب را بسیار وحشتناک تر می کند، زیرا حتی یک کلاهبردار عمومی نیز دقایق انسانی خود را دارد. در هر صورت، این چیزی شبیه به یک پیشنهاد شماتیک، یک لایه، یا وحشتناک تر از یک شوخی وحشتناک هیجان انگیز و غیرمنتظره است، مانند زمانی که وزیر نزدیک به گریه است وقتی فرزندش به او پیشنهاد تعویض پرنده را در محوطه می دهد. به هر حال، فکر میکنم، با فرض اینکه شما اجازه اشاره ظالمانه را بدهید، این طعنه وحشتناکی بود که از «پرندگان» نسبت به مرغ عشق هیچکاک انتظار میرفت، زیرا هانکه بدون شک هیچکاک خود را به خوبی بررسی کرده است، همانطور که اکثر فیلمهای جدید او نشان میدهند. . هیچ مرغ عشقی در فیلم The White Ribbonهای او وجود ندارد.
و این نشاندهنده یکی دیگر از کاستیهای فیلم است: داستان صدای خاموش ابزاری است که باید از آن دوری کرد، همانطور که هر شاگرد هیچکاک باید بداند. به جز اگر انتظار آدم ناامید کردن باشد، با این حال نمیدانم که چگونه در فیلم The White Ribbon به شیوهای سازنده به این موضوع رسیدگی شده است، زیرا صحنههایی به ما پیشنهاد میشود که داستاننویس هرگز نمیتوانست ببیند یا نشنیده باشد. بدیهی است که یک رئیس میتواند آزادانه رجیسترها را تغییر دهد - و در اینجا مرجع مهم بعدی در مورد تأثیر است، یا از طرف دیگر با فرض اینکه شما نیاز به تبادل دارید - هنگامی که این اتفاق میافتد، همانطور که مفسران متعددی اشاره کردهاند، ما نسبتاً به دامنه برگمن منتقل میشویم. با این حال، من پی می برم که این نیاز به مشروعیت واقع بینانه، و به طور مثبت لمس بی زحمت برگمان دارد. در صورتی که قابل تصور نیست، آن را برازنده کنید.
اما شاید شما عدم تلاش را بیان کنید، نکته اصلی است. همچنین، شاید شما درست می گویید. با این حال، در صورتی که ظرافت وجود نداشته باشد و با یک خاکستری کامل قابل جایگزینی باشد، ویژگیهای داستان اخلاقی که به عنوان برجستهتر میشوند، فقط از دو راه متفاوت استفاده میکنند. برای در امان ماندن از جزئیات دقیق، میتوانید یک حکایت هدفمند از محدودیت داشته باشید، بهصورت غیرمنتظره که سرکوب بهعنوان مهار پلیس از غوغا تلقی میشود، اما بهطور غیرمنتظرهای که ذهنی باشد، و بهطور واضحتر، بدون شک. آقای هانکه انتظار دارد، پس از فرویدی، پس شما نمی توانید یک داستان اخلاقی از آن داشته باشید: یا نشت می کند، به سطح می شکند، منحنی می شود و برمی گردد، یا نه. با این حال "روبان سفید" تا آخر سفید باقی می ماند. به سادگی در نهایت کسل کننده می شود. علاوه بر این، ما در اضطراب خود محو نمیشویم.
فیلم دلیلی مناسبی است که باید به تعهد خود میرسید. آقای هانکه باید به نارضایتیهای زوج مشتاق پایبند باشد که نارضایتیهای جامعه را بهطور مورب و هموار به همراه میآورد، همانطور که او این کار را با «پیانیست» عالی انجام داد. به نظر می رسد که او با یک روش شناسی بی واسطه از امر سیاسی، دقیق و دقیق می شود.
جهت دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
این به زبان آلمانی است و بسیار متضاد است. بنابراین، ما تا کنون در مورد جذابیت های معروف انبوه به نظر عالی نیستیم. جایی در اطراف آن در مورد درگیری نیست. یا بعدش دوباره هست؟ در فیلم The White Ribbonهای آلمانی، بهویژه در فیلم The White Ribbonهای بسیار متضاد، جنگ هرگز از همه نظر بسیار دور نیست. علاوه بر این، این یکی ناامید کننده نیست.
توری سفید قبل از The Conflict در شهری کوچک در استان آلمان می گذرد. به ویژه، در سالی که به سرعت قبل از آغاز جنگ جهانی اول می گذرد. داستان از نگاه یک معلم بزرگتر توصیف می شود که به مناسبت های کودکی او گفته می شود. این بازیگر 31 ساله که از خودش ساخته شده است در شهری بی حال و تا این مرحله زندگی می کند که زندگی در آن غرق در جمع است و سه مرد - نجیب زاده، وزیر و دکتر شهر.
داستان زمانی باز می شود که متخصص در بازگشت، یک تصادف سواری را تجربه می کند. در هر صورت، این یک تصادف متعارف سواری نیست. اسب او روی سیمی که عمداً بین دو درخت آویزان شده است، برخورد می کند. این قسمت شروع سالی را نشان می دهد که در آن شهر شاهد موارد عجیب و ناراحت کننده بیشتری است. افراد و دارایی ها به دنبالشان رفته اند، مردی به سطل لگد می زند و در مدتی کوتاه، ما نه یک یونیت، بلکه یک مجموعه کامل نداریم. پس چه کسی باعث شد این اتفاق بیفتد؟ آیا این همسر بارون بود که به خاطر شوهر ظالم و بی رحمش تحمل می کرد؟ شاید این همسر کشیش بود که باید شاهد ضرب و شتم او و شرمسار کردن جوانانشان باشد؟ شاید این متخصص زایمان، همسایه 40 ساله، منشی، پرستار بچه و معشوق تحقیر شده متخصص بود؟ ممکن است این جوانان بوده باشند که با پدران سختگیر و سرکوبگر خود درگیر درگیری فرسودگی بودند. یا از طرف دیگر هر یک از ساکنین مختلف که انگیزه ای برای انتقال نارضایتی دارند. چه کسی می تواند با اطمینان بگوید؟ این یکی از مولفههایی است که روبان سفید را جذاب میکند.
مایکل هانکه، کارگردان و مقالهنویس («بازیهای خندهدار»، «Caché») واقعیتی را میسازد که در آن از هر نظر، همه انگیزهای برای سعادتمند بودن دارند. کمپینگ برداشت عالی است، غذا برای همه وجود دارد. در هر صورت، به دور از نظارت عمومی، به تدریج شخصیت هایی کشف می شوند که ما انگیزه زیادی برای نفرت از آنها داریم. نجیب زاده، وزیر و متخصص با دستی آهنین بر همسران، جوانان و شهر خود حکومت می کنند. هر کدام به شیوه خاص خود به طرز قابل ملاحظه ای خودخواه، کنترل کننده و بی رحم هستند. خانمها درهای باز کمی برای محافظت از خود یا فرزندانشان دارند و بچههایی که پدرانشان با آنها بدرفتاری میکنند، باید راهی برای رشد پیدا کنند.
بهعنوان یک داستان تلافیجویانه، فیلم فوقالعاده است، اما توری سفید نیز با یک سطح کاملاً مجزا سروکار دارد. فیلم با مرگ آرشیدوک فردیناند (برای کاربران جوان تر، مناسبتی که شروع جنگ جهانی اول را تشویق کرد) پایان می یابد. این، همراه با روشی که در حالی که بچهها نامگذاری میشوند، شخصیتهای بزرگتر همگی بر اساس شغلشان شناخته میشوند (به سبک Chaucer) یک نمایش قوی ایجاد میکند. عواقب آن مشخص است. افرادی مانند اینها، در نقطه ای مانند این، از جمله کسانی بودند که با این درگیری مبارزه کردند و پس زمینه تاریخی آلمان را ساختند. استبداد دیکتاتوری در مقیاس شهر توسط تاریخ در مقیاس جهانی بازتولید شد.
اجراها عالی هستند. در بازیگرانی که عموماً از جوانان تشکیل شده است، تعداد زیادی از چهره های طبیعی وجود ندارد. تنها کسی که من دیدم وزیر بورگارت کلاسنر به عنوان داور فیلم «خواننده» است. ماریا-ویکتوریا دراگوس شانزده ساله به عنوان مسنترین جوان و رهبر کشیش موفق میشود.
با وجود اینکه به زبان آلمانی، واضح، طولانی، نسبتاً تنبل و قطعهای در مورد درگیری است، من آن را پیشنهاد میکنم. علیرغم اینکه برای انجام کارهای مختلف به توقف ادامه می دادم، مطمئن شدم که کلمه ای را از دست ندهم. این هرگز به بازار انبوه علاقهای نخواهد داشت، اما برای افرادی که واقعاً آن را تماشا میکنند، چیزهای زیادی ارائه میکند که ارزش فکر کردن را دارد. به همین ترتیب، فقط به خاطر خط حیرت انگیزی که وزیر در حالی که معشوق سابقش را دور می اندازد، ارزش دارد - "خدای من، چرا نمی میری؟" خوبی! مطمئناً در مورد «راستش، عزیزم، من هیچی نمیدهم» این اتفاق افتاد.
توری سفید یکی از پنج رقیب اسکار 2010 برای بهترین فیلم با گویش ناشناخته بود. فقط برای یادآوری، رقبای مختلف عجمی، پیامبر، رمز چشم آنها و شیر پریشانی بودند. در فرصتی که می توانید یکی را تماشا کنید، آن را «پیامبر» بسازید، سپس، در آن نقطه، این یکی را.
جهت دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
نخل طلای بیشتر به عنوان جایزه فیلم برجسته ای است که هر فیلمی می تواند به آن دست یابد. در حال حاضر، آیا بالاترین جایزه ای است که جشن فیلم کن می تواند تأیید کند که برنده "یکی از بزرگان" است؟ نه به هیچ وجه. آیا این بدان معناست که برنده جایزه چیزی "عالی" ساخته است؟ شاید. یکی از این پیروزها، یک عکس آلمانی به نام توری سفید، به نظر می رسد به "یکی از بزرگان" بودن نزدیک می شود. شاهکار رئیس میشائیل هانکه مظهر چنین فیلم درجه یک است که انتخاب اینکه از کجا شروع شود دشوار است. یک شهر کوچک در شمال آلمان در سال 1913 ممکن است تنها چند روز از بیانیه جنگ بزرگ دوم فاصله داشته باشد، اما این شهر کنجکاو وحشت واقعی را ایجاد می کند که قطعاً یک مورد بعدی را به وجود می آورد. در نقطهای که مثله کردن وحشیانه یک بچه، مردم شهر را به دیوانگی بیاعتمادی میفرستد، آنها از ترس به یک سیستم ظالم میروند. انتظار می رود که تحولات کودکان به طور مداوم در نظر گرفته شود، فرصت ها محدود شوند و شیوه های غیرعادی جزئی رفتار در نظر گرفته شود. بارها و بارها فرصت هایی برای کمک به تضمین استفاده می شود. این توافق مشترک یک فریب است زیرا هیچ کس هرگز واقعاً محافظت نمی شود. شرارت حتی در خانه های خود بچه ها هم ایجاد می شود. وزیری دستان پسرش را به کنار تخت آنها می زند تا او را از "لمس کردن خود" باز دارد، در حالی که همه متوجه می شوند که متخصص شهر با دختر خودش تماس می گیرد. در قسمت جلوی نوار سفید، یک بیانیه موردی که میگوید روبان سفید درباره «جستجو در پایههای همه بدیها» است، وقتی میبینید شر شکوفا شده است، به سختی قابل برخورد جدی است. با این حال، پایههای زیربنایی همه موذیها به کسی نیاز دارد که بذر را بکارد. در اینجا، وحشیگری به سادگی وحشیگری ایجاد می کند. من قصد ندارم از موضوع واقعی اجتناب کنم، اشتیاق شدیدی وجود داشت که وزیر را در کنار چند شخصیت اصلی دیگر از روی فک بکشم. من شک دارم که این احساسات فقط برای من خاص نخواهد بود. آسیموف زمانی گفت که "خشونت آخرین پناه ناتوانان است." در واقع، من می پذیرم که می توان این جمله را به "خشونت آخرین پناهگاه ستمدیدگان است" تغییر داد. وقتی متوجه میشویم که شخصیتهای بزرگ مسیحیمان آنقدر که به نظر میرسند بیعیب نیستند، شروع به درک دلیل عجیب شدن این پروندهها میکنیم: چگونه میتوانیم پیشبینی کنیم که آنها باید اغلب در مورد برخورد با اعمال نادرست فکر کنند با این فرض که هیچکس بیگناه نیست؟ بچه ها می جنگند، دروغ می گویند، می گیرند و غریبانه رفتار می کنند. هیچ والدینی قبول نخواهد کرد که فرزندش برای خفه کردن یکی دیگر از بادی های چوبی تلاش کند (صرف نظر از این که آیا آنها، در هر صورت، کودک در هر صورت دست بسته پدرش را به پایان نمی رساند). در صورتی که در کودکی اینگونه رفتار کنند، به عنوان بزرگسالان چه کسانی خواهند بود؟ از آنجایی که اواخر دوره و کشور است، ما قطعا پاسخ را می دانیم. با فرض اینکه دیدگاه من در حال حاضر مشهود نبود، واضح تر توضیح می دهم: یک نمایشگاه وحشتناک انفرادی در روبان سفید وجود نداشت. بیش از 7000 کودک مورد ارزیابی قرار گرفتند، و آنهایی که پیش بینی شده بود پایین نمی آیند. تصویری که کریستین فریدل که نقش معلم محله را بازی میکند، در حین کارگردانی ما بسیار شگفتانگیز است. این همه با دوره هانکه پشتیبانی می شود. تصمیم به عکاسی با کنتراست بسیار واضح از مزایای بیشماری برخوردار است: سایهها مشخصتر هستند، و با حداقل نوری که در بدنه وجود دارد، جایی که نور میرود، جایی است که چشم میرود. در برابر رئیس کاملاً درمانده است. هر شات به قدری پر زحمت ساخته شده است که میتوان با انبوهی از یک صفحهنمایش حرفهای پیشرفته، از هر لبهای استفاده کرد. برای هر رئیسی ساده است که موسیقی را به عنوان راهی سریع برای رسیدن به تارهای قلب درگیر کند، با این حال هانکه چنین رئیسی نیست. روبان سفید بهطور محسوسی فاقد موسیقی است، که حاوی تنها چشمههای لحن آموزنده مانند یک گروه نمایشگاهی یا کلیسا است. همه چیز در مورد تصمیم گیری عمدی است. برخی روبان سفید بیش از دو ساعته را به دلیل تنبلی واقعی می دانند. من به آنها پیشنهاد می کنم که شطرنج یا ماهیگیری را شروع کنند. بسیاری این را به عنوان فیلمی نمونهای در نظر میگیرند، جایی که شما تجربه تلاش برای مرتب کردن «انجامدهنده» را ترک میکنید. قبول ندارم فرقی میکنه ما در مورد تظاهرات وحشتناک متعددی در فیلم The White Ribbon شهادت میدهیم که از دید همگان غافل میشوند، و در تضاد با آنچه گیجکننده است، در نهایت به نظر میرسد همه چیز آنقدرها غیرعادی نباشد. بزرگترها گیج شدهاند. آنها عادات خود را به فرزندان خود نشان می دهند: به آنها اجازه دهید رفتار مناسب را بدانند، آنها را مجبور کنید نوارهایی بپوشند تا بی گناهی را درک کنند، اطمینان حاصل کنند که بیش از حد وحشی نمی شوند. آنها به سادگی به بهترین ها برای آیندگان خود نیاز دارند. به چه دلیل این حملات هولناک رخ می دهد؟ چه کسی نیاز به رد چنین افراد بزرگ و بی گناه دارد؟
جهت دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
در جوانی می خواستم خانه کوچک در دشت (LHP) را تماشا کنم. به عنوان یک بزرگسال، در حال حاضر 30 سال پس از این واقعیت، من عاشق گروه Das Weisse (توری سفید) هانکه هستم. در کودکی من موضوعات LHP را دوست دارم. خانواده، مذهب، وحشتناک در مقابل عالی، جایی که رفتارها به طور کلی برنده می شوند. هر قسمت از LHP با هدف همراه بود و من تا پایان روز به دلیل "احساس خوب" LHP راضی بودم. علاوه بر این، طبق دیدگاه نوستالژیک، امروزه من LHP را تماشا نمیکنم و احساس رضایت میکنم، نه اینکه بگویم خسته شدهام.
خدا را شکر، من موافقم که ذائقه من در حال تغییر است، در صورتی که در 30 سال اخیر توسعه نیافته است. اگر نه، من دائماً تصاویر متحرک شیرین مانند LHP یا Sound of Music را مشاهده می کردم.
چرا از LHP برای طرح این مورد استفاده میکنم که نوار سفید یک قطعه فیلم خارقالعاده است؟ روبان سفید جنبه مبهم غریزه انسان را بررسی میکند که در فیلم The White Ribbon استاندارد اغلب آن را انکار میکند (در صورت عدم وجود آن، معمولاً نوعی شخصیتپردازی یا چیزی یا افرادی را میگیرد که به معنای واقعی وحشتناک هستند). برای تحریکآمیزتر، جنبهی ابری بچهها را بررسی میکند: این که جوانان میتوانند، مانند بزرگسالان، خشن باشند، و آب و هوای «مناسب» به آنها بدهند. روبان سفید به غیر از LHP، که در آن رفتارها و بدرفتاریها غیرقابل انکار است، نشان میدهد که چیزها یا افراد سفید یا تیره نیستند (به طور غیرمنتظره، فیلم به وضوح فیلمبرداری میشود :- )).
روبان سفید داستان یک جوان را روایت میکند. ، با این حال تاریخ را دوست ندارید. صحنه در یک شهر آلمان اتفاق می افتد. دوست داشتنی که می توانید از روی یک کارت پستال پیش بینی کنید. با این حال، تحت این چیزی که می تواند شهری دوستانه و شگفت انگیز به نظر برسد، بی رحمی، حسادت، سوء استفاده و مجازات وجود دارد. علاوه بر این، در واقع، به نظر می رسد که جوانان به طور موثر با این کار درگیر هستند.
این قسمتها شامل ضرب و شتم بچههای مختلف، ساختن دام برای سقوط شهر متخصص و مجروح شدن واقعی است. شما در یک سواری هیجان انگیز با بچه ها به عنوان مظنون به دام افتاده اید، با این حال هیچ هدفی وجود ندارد: فیلم پیشنهاد نمی کند که چه کسی آن را انجام داده است. این فقط اطلاعاتی را ارائه می دهد و جمعیت می توانند تصمیم خود را بگیرند. این نوع تفاوتهای ظریف نیز در صحنههای متعدد دیده میشود و نقطه قوت یکی از روبان سفید است.
داستان یک منطقه محلی شهری قرون وسطایی سختگیرانه را نشان میدهد که در آن تقریباً هیچکسی در اختیار ندارد: اشراف، وزیر، متخصص علاوه بر این، افراد ضعیف خفه می شوند: بچه ها خانم ها و افراد فقیر. این شرارت قطعاً به عنوان «انتقام» افراد ضعیف نشان داده می شود. علاوه بر این، اعتقاد به این که بچه ها مقصرند روبان سفید را تحریک آمیز می کند.
به تنفر از تیرگی، چند صحنه شیرین و وحشتناک وجود دارد: داستان عاشقانه قصه گو با سرایدار و بچه کوچک وزیر. جوان پرنده خود را به عنوان جایگزین پرنده پدرش که توسط دختر کوچکش به طرز وحشیانه ای کشته می شود به پدرش عرضه می کند. این یک نمایش انتقام پس از آن است که او از پدرش نظم و انضباط گرفت و خجالت کشید. پرنده ای که پدر با آن دوستی کرد ، مورد تلافی او بود ، زیرا او دقیقاً به این گرما از پدرش نیاز دارد. علاقهی بچهی کوچک به پدرش باعث میشود با پدرش که معمولاً تحت کنترل است، تماس بگیرند. این صحنه نشان می دهد که ارواح بزرگ نیز وجود دارند.
از منظر سینماتوگرافی، رئیس با چند تصمیم عالی پیش رفت. داستان بر اساس دیدگاه یک فرد مسن در مورد اتفاقات عجیب و غریبی که مدت زیادی در گذشته رخ می دهد، زمانی که او یک معلم جوان در شهری در شمال آلمان بود، روایت می شود. این ساختار احساس طراحی قدیمی و فانتزی را القا میکند.
تصمیم به فیلمبرداری با کنتراست بسیار زیباترین صحنهها را ایجاد میکند. یکی نقطه ای است که در آن جسد همسر یک دامدار در اتاقی مرتب می شود. کل صحنه فقط از یک نقطه فیلمبرداری می شود و همه نمایش داده نمی شوند. صرف نظر از ظرافت، حسرت شدید دامدار را دارم که غصه می خورد، حتی صورتش را نمی بینم، فقط پشتش را می بینم که این طرف و آن طرف حرکت می کند و گریه می کند. به نظر می رسد این صحنه نقاشی از ون گوگ در سال های ابتدایی زندگی اش باشد. علاوه بر این، صحنههای بیشتری از این دست وجود دارد.
رئیس یک فرضیه علاقه را متمرکز میکند که روبان سفید شروعی از وحشیگری را نشان میدهد. فیلم توری سفید روایتی از آغاز شیطان پرستی است: چگونه کودکانی که توسط تفکر فلسفی خفه شده اند، با اعمال وحشیگری بر افراد ناتوان، پنهان کاری را در خود جای می دهند. روبان سفید در آلمان و قبل از اولین جنگ جهانی دوم روایت میشود و به معنای آغاز خودکامگی است که بعداً آغاز شد. در هر صورت، در واقعیتی که در آن جوانان زندگی خود را به خاطر یک فلسفه از دست می دهند، در همه مناطق اعمال می شود.
در واقع جوانان فیلم دوران کودکی را در آلمان نازی تجربه خواهند کرد. علیرغم این واقعیت که شما می توانید در مورد این اهداف گسترده تردید داشته باشید (از آنجایی که به نظر من وحشیگری در همه جا و در هر موقعیت اجتماعی قابل تصوری رواج دارد) من واقعاً قبول دارم که وحشیگری در یک جامعه خفه شده امکان بیشتری دارد، شبیه به جامعه یکی در فیلم The White Ribbon نمایش داده شده است.
روبان سفید یک اثر هنری است.